۱۳۹۰ اردیبهشت ۵, دوشنبه

بیانیه «راه سبز امید » در گرامی‌داشت روز جهانی کارگر:اقتصاد خفت بارصدقه ای این روزها، امید کارگران و کارفرمایان را نومید کرده و چرخ های صنعت را به سکون کشانده است

خبرنگاران سبز/جامعه/بیانیه ها و مواضع/شورای راه سبز امید:
شورای هماهنگی راه سبز اميد که پس از بازداشت رهبران جنبش سبز تلاش کردند در حد توان خود همان راه و روش ميرحسين موسوی و مهدی کروبی را در راهبری و همراه شدن با مردم سبز ايران ادامه دهند، به مناسبت روز کارگر با گراميداشت اين روز بيانيه ای صادر کرده است. در اين بيانيه آمده است:  آ کارگران شريف ما با پوست و گوشت خود شرايط وخيم اقتصادی کشور را احساس می کنند و بی پايگی آماری که دولت در مورد بهبود شرايط اقتصاری اعلان می کند قبل از هر قشر و گروه اجتماعی ديگری برايشان قابل درک است. 
به گزارش وبسايت اين شورا، متن کامل اين بيانيه به شرح زير است:
امسال در حالی به استقبال بزرگداشت روز کارگر می رويم که دو نماد پايداری جنبش سبز مردم ايران به همراه همسران همدل و همراهشان در حصر و حبس قرار دارند. دو سال پيش در چنين روزهايی، عزم امواج ميليونی شهروندان، می رفت تا سرنوشت کشور را از دست ناکارآمدانی که جز به بقای خود در قدرت به هر قيمت ممکن نمی انديشند و استفاده از هر وسيله ای را برای رسيدن به اهداف خود مباح می دانند، بگيرد و صالحانی توانمند بر جای آنان بنشاند. آن روزها که اقتدارگرايان فريبکار بر طبل های ميان تهی تبليغاتی خود می کوبيدند و با وعده های پوچ و دست نايافتنی که به مردمان می دادند رأی می خريدند، کروبی و موسوی از دغل کاری فرصت طلبانه دولتيان پرده برداشتند و ناکارآمدی آن را عيان کردند و جوانان هوشمند و هوشيار سبز اين مرز و بوم، نشان «دروغ ممنوع» را در کوی و برزن برافراشتند تا مبادا دروغ گويان بار ديگر بر سرنوشت مردمان رنج کشيده اين ديار حاکم شوند. از جمله نگرانی‌هايی که دو سال پيش از اين مردم را به تجديد نظر در کناره‌ گيری از سياست کشانيد خطرات بلندمدتی بود که معيشت محروم‌ترين اقشار جامعه را تهديد می‌کرد. اما به زودی معلوم شد که بدون بازسازی خلل‌های ايجاد شده در نظام سياسی کشور سخن گفتن از بازسازی اقتصادی ممکن نيست، همچنان‌که بدون بازسازی اخلاقی جامعه، بدون به کرسی نشاندن شعار و شعور دروغ ممنوع، بدون نهادينه کردن رعايت امانت، بدون پايبندی به عهدهای انسانی و ايمانی و ميثاق‌های ملی، بدون رو کردن به چهره رحمانی اسلام، بدون به رسميت شناختن حقوق متفاوت انسان‌ها و …ممکن نيست و چنين شد که اکثريت ايرانيانی که از فريبکاری دولتيان خسته شده بودند، ندای آنان را شنيدند و با حضور در پای صندوق های رأی، به دولت دروغ «نه» گفتند. افسوس که اقتدارگران، رأی آنان را همچون سرمايه های ديگرشان دزديد وخس و خاشاکشان ناميد، به گمان اين که می توان با تکيه بر زر و زور و تزوير، کشور را اداره کرد.
اگر در آن زمان کسانی بودند که هنوز فريبکاری دولتيان را باور نمی کردند، امروزه کوس رسوايی دولت دروغ بر سر هر کوی و برزن، چنان بلند نواخته شده که نه کشاورز و دامدار و نه کارگر و کارمند، که در هر گوشه و کنار کشوری که با وجود داشتن عظيم ترين ذخاير زيرزمينی و سرمايه های انسانی، فقر و فلاکت از آن می بارد زندگی می کنند، ديگر وعده های توخالی آنان را باور نمی کنند. زحمتکشان اين سرزمين ديدند که مشکل مسکن و بيکاری نه تنها از ميان نرفت، که افزايش يافت و پرداخت سهام عدالت و يارانه ها، اگر دوام هم داشته باشد، دردی دوا نکرده است. مردمان اين ديار ديدند که نه تنها پول نفت بر سر سفره هايشان نيامد، بلکه سفره هايشان روز به روز کوچک تر شد. کارگرانی که با تلاش بسيار سعی می کردند آينده بهتری برای فرزندانشان فراهم کنند، امروز در برآوردن نيازهای اوليه آنان درمانده اند. اعتراض ها و اعتصاب های کارگری، عليرغم برخوردهای خشونت بار، هر روز در گوشه و کنار کشور رخ می دهند. اقتصاد صدقه ای که منتقدان دولت نسبت به عوارض زيان آور و خفت بار آن هشدار داده بودند، اين روزها، اميد کارگران و کارفرمايان را نوميد کرده و چرخ های صنعت را به سکون کشانده است. درآمد سرشار فروش نفت که طی شش سال گذشته بالغ بر پانصد ميليارد دلار يعنی معادل تمام دوران فروش نفت در دورة پيش از آن بوده، و امانت بزرگ نسل ها در دست دولتيان است و کاهش وابستگی به آن از اهداف بارز مبارزات چند دهه اخير ملت ما بوده، صرف واردات بی رويه کالاهای نامرغوب می شود؛ گويی هدف اين انقلاب بزرگ صرفا عدم وابستگی از يک ابرقدرت و وابسته شدن به ابرقدرتی ديگر بوده است!
کارگران شريف ما با پوست و گوشت خود شرايط وخيم اقتصادی کشور را احساس می کنند و بی پايگی آماری که دولت در مورد بهبود شرايط اقتصاری اعلان می کند قبل از هر قشر و گروه اجتماعی ديگری برايشان قابل درک است. اما بد نيست با استناد به گزارش های رسمی سازمان های مانند بانک مرکزی، مرکز آمار ايران و صندوق بين المللی پول، دروغ بزرگ ايجاد ۶/۱ ميليون شغل در سال ۸۹ و ۵/۲ ميليون شغل در سال جاری را به نمايش بگذاريم:
همه می دانيم که رشد اقتصاری و رشد سرمايه گذاری و ايجاد اشتغال لازم و ملزوم يکديگرند. به همين جهت در برنامه چهارم توسعه برای ايجاد ۸۵۰ هزار شغل در سال، رشد اقتصادی سالانه ۸ در صد و رشد سرمايه گذاری ۴/۱۲ در صد در نظر گرفته شد. اما اکنون به موجب آمارهايی که از نيمه دوم سال ۸۷ اعلان آنها توسط بانکمرکزی ممنوع شده اما توسط صندوق بين الملل پول منتشر شده، رشد اقتصادی سه سال اخير ايران بطور متوسط ۷/۰ در صد بوده و در سال جاری به صفر خواهد رسيد. نرخ رشد سرمايه گذاری نيز از حدود ۴ در صد فراتر نخواهد رفت. طبيعی است در چنين شرايطی نه تنها ۸۵۰ هزار فرصت شغلی ساليانه برنامه چهارم تحقق نيافته بلکه با افزايش آمار بيکاران مواجه شده ايم. آيا می توان تصور کرد که به عنوان مثال در يک واحد توليدی که سرمايه گذاری جديد در آن نشده و فروش و درآمد آن نيز افزايش نيافته، مدير آن به استخدام کارکنان جديد دست بزند؟
واقعيت اينست که «نظامی سازی» اقتصاد و سياست در سال های اخير، اقتصاد ايران را زمين گير کرده است. به موجب گزارش سازمان خصوصی سازی، از ۶۸ هزار ميليارد تومان واحد های واگذار شده از سال ۸۴ تا ۱۵ تير ۸۹ ، فقط ۲۲هزار ميليارد تومان به بخش خصوصی رسيده است که بسياری از آنها نيز رانت جويان وفا دار به دولت هستند و نه کارآفرين. درآمد ۴۳۰ ميليارد دلاری ارزی سال های ۸۴ لغايت ۸۸ نيزبه جای سرمايه گذاريهای زيربنايی و ايجاد شغل، صرف واردات افسار گسيخته و بالمال نابودی توليد داخلی گرديد.
دولت بجای خصوصی سازی، دست به اختصاصی سازی زده و شرکت ها و بنگاه های اقتصادی دولتی به ثمن بخس در اختيار نهادهای شبه دولتی و نظامی قرار داده می شود تا با تمرکز قدرت و ثروت در دستان آنان، يکه سالاری خود را تداوم بخشد. امروزه شاهديم که به دنبال اين سياست های از بنيان غلط، هزاران کارگر از کار بيکار شده اند. طرح های بزرگ زيربنايی همانند منطقه عسلويه که می رفت تا با ايجاد هزاران فرصت شغلی در سال در حل اين معضل بزرگ و ملی نقش داشته باشند، به دليل کاهش سرمايه گذاری ها به رکود کشيده شده است. دهها هزار کارگر در سراسر کشور، ماههاست که از دريافت حقوقشان محروم بوده اند. حقوق اوليه کارگران مانند حق فعاليت سنديکاها، حق اعتراض به شرايط کار، درخواست افزايش دستمزدها بر اساس رشد تورم، تأمين معاش با کار در يک شيفت کاری، حق تأثيرگذاری بر اداره سرنوشت خود، با تمسک به انواع حيله ها و ابزارها ناديده گرفته می شود. ايرانی، بزرگترين سرمايه خويش، يعنی اميد به آينده بهتر را، برباد رفته و بزرگترين موهبت الهی اش، يعنی کرامت انسانی را، پايمال شده می بيند. کارگر و کشاورزی که می خواست با دسترنج خود، زندگی آبرومندانه ای برای خود و خانواده اش فراهم کند، اينک بايد چشم انتظار مرحمت دولتمردانی شود که با تهی کردن خزانه کشور، سعی می کنند ندانم کاری ها و ناتوانی های خود را پرده پوشی کنند.
اما آيا اين سرنوشت محتوم مردم ماست؟ ما چنين نمی انديشيم، و ميليون ها ايرانی آزاده ديگر نيز چنين نمی انديشند. مگر ما و مردمان ديگری که همزمان يا ديرتر از ما در راه آزادی و آبادی گام برداشته اند از سرشتی متفاوت آفريده شده ايم که اين گونه حقيرانه تن به ذلت بدهيم؟ مگر نمی دانيم که دستيابی به زندگی سعادتمندانه، نيازمند عزم و اراده برای ايجاد دگرگونی در هر چه نادرست است و جايگزين نمودن آن با آنچه ما را به فردايی بهتر رهنمون می کند می باشد؟ مگر نديده ايم که برای رسيدن به جامعه ای آباد، آزاد و عادل، ملت ها چه رنج ها که بر خود هموار نکرده اند و چه فداکاری ها که در تاريخ خود به ثبت نرسانده اند؟ ايران کشوری بزرگ، با سرمايه های بزرگ طبيعی و بهره مند از خيل کاردانان و کارگران و کارآفرينانی است که اگر حق تعيين سرنوشتشان را به خودشان بازگردانند، می توانند در زمانی کوتاه، کشور را به جايگاهی که شايسته آن است برسانند. و مردم ما در همين دو سالی که پشت سر گذاشتند، با اهدای دهها شهيد، صدها مجروح و هزاران زندانی و از جمله دهها کارگر زندانی، نشان دادند که از چنين عزمی برخوردارند. صبر و استقامت و تلاش اين مردم بزرگ، که بجای بزرگ فروشی به آنان بايد در مقابل بزرگيشان سر تعظيم فرود آورد، آنان را به سر منزل مقصود خواهد رساند.
شورای هماهنگی راه سبز اميد از همه رسانه ها و شبکه های اجتماعی درخواست می کند با توجه به مشکلات اقتصادی و خواسته ها و مطالبات کارگران و زحمتکشان و در شرايطی که حاکميت اجازه طرح هيچگونه انتقادی به اين شرايط را بر نمی تابد، در بازتاب مصائب غم انگيزی که هر روز زندگی را بر اقشار مختلف مردم دشوارتر می کند همت گمارند. اين شورا با تأکيد بر حق مسلم کارگران برای طرح مطالبات و حمايت کامل از برگزاری راهپيمايی و تجمع آنان به رسم همه ساله، از همة همراهان و تلاشگران اين جنبش فراگير مردمی می خواهد تا در حمايت از خواسته های کارگران غيور اين مرز و بوم، از همراهی و همدلی با آنان دريغ نورزند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر