۱۳۹۰ تیر ۸, چهارشنبه

انتقال كمال شریفی‌ در سى ام روز اعتصاب غذا به‌ بهداری‌ زندان


كمال شریفی‌ در سى ام روز اعتصاب غذای خود در زندان میناب با مشکلات شدید جسمی مواجه شده است و برای دریافت کمک های پزشکی به بهداری زندان منتقل شده .ایشان در اعتراض به وضعیت زندان از 30 روز پیش دست به اعتصاب غذا زده است گزارش شده‌ كمال شریفی‌ زندانی سیاسی در زمانی که در اعتصاب غذا به سر می برد، در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌. كمال شریفی‌ فعال سیاسی‌‌و روزنامه‌نگار كُرد در سال 2008 به‌ 30 سال زندان محكوم شد‌و جرم ایشان هم تلاش برای‌ سرنگونی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ اعلام شده‌. این زندانی‌ سیاسی‌ اینك مدت 3 سال در زندان میناب نگهداشته‌ شده‌‌و حكم زندانی‌ ایشان هم بدون ملاقات میباشد. وبلاک کمال شریفی : بنا به‌ گزارشهای‌ تائید شده‌ از زندان مركزی‌ شهر بناب وضعیت جسمانی‌ زندانی‌ سیاسی‌ كُرد كمال شریفی‌ وخیم گزارش می‌ شود‌و بنا به‌ اٌخرین اخبار واصله‌ این زندانی‌ سیاسی‌ سي ام روز اعتصاب خود را در حالی‌ پشت سر می‌ گذار كه‌ وضعیت جسمانی‌ ایشان وخیم شده‌. كمال شریفی‌ در اعتراض به‌ وصعیت خراپ زندان دست به‌ اعتصاب زده‌‌و مسئولان زندان هم به‌ خواسته‌ ایشان تا حالا رسیدگی‌ نكرده‌اند شریفی‌ در شهر سقز در كردستان ایران توسط نیروهای‌ امنیتی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ بازداشت شد‌و در دادگاه‌ شهر سقز به‌ جرم سرنگونی‌ حكومت به‌ 30 سال زندان‌و تبعید محكوم شد. ایشان مدت 3 سال زندانی‌ شدن خود را بدون ملاقات گذرانده‌ است.

مهناز محمدی، مستند ساز و فعال جنبش زنان بازداشت شد


کمیته گزارشگران حقوق بشر- مهناز محمدی، مستندساز و فعال جنبش زنان بازداشت شد.
بنا به گزارش دریافتی، صبح امروز، مهناز محمدی، مستند ساز و فعال جنبش زنان در پی یورش نیروهای امنیتی به خانه‌اش بازداشت شد. از هویت ماموران و علت بازداشت خبری در دست نیست. اخبار دیگر حاکی از انتقال این فعال جنبش زنان و مریم مجد به بند دو- الف سپاه است.
مهناز محمدی، پیش‌تر نیز در جریان وقایع بعد از انتخابات در روز ۸ مرداد سال ۸۸ به همراه جعفر پناهی، رخساره قائم مقامی و جمعی دیگر از مستندسازان در بهشت زهرای تهران بازداشت شده بود. این افراد به همراه گروهی از فیلمسازان و مستندسازان برای گذاشتن گل بر مزار کشته‌شدگان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران به بهشت زهرا رفته بودند. وی همچنین در جریان تجمع ۱۳ سال ۱۳۸۶ اسفند فعالان زن، در اعتراض به فشارهای امنیتی وارد شده و احضارهای متعدد این فعالان در مقابل دادگاه انقلاب نیز بازداشت شده بود.
مستند «زنان بدون سایه» از برجسته‌ترین کارهای مهناز محمدی است که به خاطر آن در ایران و خارج از ایران جوایز زیادی دریافت کرده است. وی اخیرا به همراه رخشان بنی اعتماد، مستند «ما نیمی از جمعیت ایران هستیم» را درباره مطالبات زنان در انتخابات ریاست جمهوری ساخته است.
مریم مجد، فعال حقوق زنان و عکاس تخصصی حوزه ورزشی ایران نیز که جمعه هفته گذشته قصد داشت برای همکاری های خبری مشترک با پترا لندرز، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال زنان آلمان، ایران را به مقصد آلمان ترک کند، با ممانعت نیروهای امنیتی حکومت ایران در فرودگاه امام خمینی تهران مواجه شده و بلافاصله نیز بازداشت شده و خبرها حاکی از نامساعد بودن حال وی در زندان اوین است.

دادگاه رسیدگی به اتهامات علی اکبر محمدزاده سوم مردادماه برگزار می شود

کمیته گزارشگران حقوق بشر- دادگاه علی اکبر محمد‌زاده، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه شریف در تاریخ ۳ مرداد در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار خواهد شد.
به گزارش منابع دانشجویی، اتهامات ذکر شده در کیفر خواست این فعال دانشجویی، «تبانی و اجتماع علیه امنیت کشور»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «اختلال در نظم عمومی» عنوان شده است.
علی اکبر محمدزاده، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف است که از تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۸۹ به دنبال تظاهرات و تجمع در دانشگاه شریف در روز ۲۵ بهمن ۸۹، به همراه تعدادی دیگر از دانشجویان این دانشگاه بازداشت شد.
این فعال دانشجویی مدت ۵۴ روز از دوران بازداشت خود را در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برد و از تاریخ پنجم اردیبهشت ماه به بند ۳۵۰ منتقل شد.
گفتنی است، خواهر این فعال دانشجویی، در فروردین ماه سال جاری، با انتشار نامه‌ای سرگشاده، از فشار بازجویان بر برادر خود برای اعتراف به اتهامات غیرواقعی خبر داد و نوشت: « آنچه که ما را بیش از همه نگران می‌کند نقض آشکار قانونی ست که بازجویی و حبس در سلول انفرادی بلند مدتی را برای زندانیان سیاسی از جمله برادر من به همراه داشته است. این درحالی است که بعد از ۴۲ روز بازداشت، هنوز برای او پرونده‌ی قضایی تشکیل نشده است تا بتوان از طریق راه‌های قانونی و گرفتن وکیل حقوقش را اعاده کرد».

بیست و ششمین روز اعتصاب سه زندانی کرد در زندان رجایی‌شهر/ پایداری برادران کرد همچنان ادامه دارد




کمیته گزارشگران حقوق بشر - با وجود گذشت بیست و شش روز از اعتصاب غذای سه زندانی سیاسی کرد در زندان رجایی شهر تاکنون مسوولان زندان توجهی به شرایط و خواسته‌های این زندانیان برای پایان اعتصاب غذایشان نشان نداده‌اند.
النور خضری، کامران شیخی و سید ابراهیم سیدی در اعتراض به شرایط نگهداری خود از ۲۶ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده‌اند. این سه زندانی سیاسی بدون توجه به اصل تفکیک جرائم در میان زندانیان عادی با جرایمی همچون تجاوز به عنف، قتل و قاچاق مواد مخدر نگهداری می‌شوند.
این سه نفر همچنین بیش از دو سال است که در شرایط بلاتکلیفی نگه داری می‌شوند و خواهان رسیدگی هرچه سریع‌تر به پرونده خود هستند
سه زندانی سیاسی کرد به نامهای النور خضری، کامران شیخی و سید ابراهیم سیدی که پیش از این در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می‌شدند، در حالی به زندان رجایی شهر منتقل شدند که فاقد حکم قضایی بوده و حقوق آنان به عنوان زندانیان سیاسی نادیده گرفته می‌شود.
آن‌ها به مدت ۵۰ روز در بند قرنطینه زندان رجایی شهر نگهداری شدند، قرنطینهٔ زندان محیطی با امکانات پایین رفاهی‌ست که معمولاً زندانیان در ابتدای ورودشان به زندان به مدت ۴۸ ساعت روز در آن بسر می‌برند. پس از آن به جای آنکه این زندانیان به بند زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر منتقل شوند به اندرزگاه ۶ زندان رجایی شهر فرستاده شدند.
رمضان احمد کمال، داود عبداللهی و رمضان سعیدی دیگر زندانیان سیاسی کرد هستند که تاکنون به بند زندانیان سیاسی در رجایی شهر منتقل نشده و با زندانیان عادی نگه داری می‌شوند.
خواستهٔ این سه زندانی انتقال به سالن ۱۲ بند سه زندان رجایی‌شهر و نزد سایر زندانیان سیاسی است، آنان اعلام نموده‌اند تا زمان دستیابی به این خواسته اعتصاب غذای خود را بطور نامحدود ادامه خواهند داد.

۱۳۹۰ تیر ۶, دوشنبه

بیانیه پایان اعتصاب غذای زندانیان سیاسی بند 350 اوین / پایان اعتصاب غذا به معنای پایان اعتراض به نقض حقوق شهروندی نیست



کلمه: دوازده زندانی سیاسی اعتصاب کننده در بند ۳۵۰ زندان اوین با صدور بیانیه ای ضمن اعلام پایان اعتصاب غذای خود نوشته اند: اکنون ما اعتصاب کنندگان در پاسخ به پیام های محبت آمیز و ضمن ابراز احترام و تشکر از ایشان، اعلام می داریم که شب یکشنبه ۵ تیرماه ۱۳۹۰ به اعتصاب غذای خود پایان داده ایم. بدون شک این پایانی بر اعتراض های مدنی نسبت به نقض حقوق بشر و مظالم صورت گرفته نخواهد بود و اعتراض مردم سبز ایران تا دستیابی کامل به حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی خود ادامه خواهد داشت.

آنها ضمن تشکر از خانواده های صابر، سحابی و شامخی از همه حامیان این اقدام از جمله آیات و مراجع عظام دینی و شخصیتهای مذهبی،سیاسی و ملی ،احزاب و گروه ها ، فعالان و نهادهای مدافع حقوق بشر ،اصحاب رسانه ،روزنامه نگاران ،پزشکان و  وکلا سپاسگزاری کرده و اضافه کرده اند: «سپاس فراوان خود را از حمایت عملی دوستان عزیزمان در زندان رجایی شهر و اقدامات هم وطنان خارج از کشور و خانواده های دردمندمان که همواره صبورانه حمایت خویش را از ما دریغ نورزیده اند ، اعلام می داریم.»
متن کامل این بیانیه که در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:
به نام خدا
ملت شریف ایران
تاثر و تالم ناشی از مرگ ناباورانه شهید هدی صابر برای هم بندیان وی بسیار سنگین و غیر قابل تحمل بود. اعتصاب غذا حداقل اقدامی بود که در اعتراض به آن فاجعه اسف بار به ذهن ما خطور می کرد، همان اقدامی که صابر خود در اعتراض به شهادت مظلومانه خانم هاله سحابی انجام داه بود.
اعتصاب غذا از یک سو پاسخی بود به ندای وجدان و ادای تکلیف اخلاقی ما به عنوان هم بندان هدی صابر و از سوی دیگر فریاد اعتراض و خشم ما بود علیه ظلمی که بر صابر و پیش از او بر هاله سحابی رفت، آن دو شهروند مسوول و مسلمان پاکی که در راه آرمانهای خود جان باختند.
اعتصاب غذای ما یک اقدام جمعی اعتراضی بود علیه بی تدبیری، کبر و دروغگویی نهادینه شده در بخش هایی از حاکمیت کشور.
ما دوازده تن از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین، اعتصاب غذای خود را روز شنبه ۲۸ خرداد ماه ۱۳۹۰ با اعلام عمومی آغاز کردیم، به این امید که صدای اعتراض مان به گوش همگان رسیده و تبدیل به مانعی بر سر راه حاکمان برای نقض حقوق زندانیان شود.
در طول مدت اعتصاب غذا، بسیاری از هم بندیان ما در بند ۳۵۰ برای پیوستن به اعتصاب اظهار تمایل کردند و بسیاری با گرفتن روزه و یا نخوردن وعده های غذایی به نوعی همراهی و همدلی خود را با جمع اعتصاب کنندگان ابراز داشتند. حمایت و همراهی هم بندان عزیز مشوق و موید اقدامات ما بوده است که لازم می دانیم سپاس بیکران خود را به آنان تقدیم کنیم.
رفتار مسوولان در طی این مدت و در جریان احضار ما به مراجع قضایی نشانه ای روشن از بی مسوولیتی و عدم پاسخگویی و البته نا کارآمدی و ضعف دستگاه قضایی کشور است. جریانات اخیر بار دیگر آزمونی بود تا نشان دهد که جان انسان و حیات یک زندانی تا چه حد در نظر مسوولان و مقامات قضایی و امنیتی بی ارزش و فاقد اهمیت است.
هموطنان عزیز
وجه دیگر اعتصاب غذا، حمایتهای وسیع و گسترده ای بود که از سوی مردم و جامعه مدنی ایران صورت گرفت. این اقدامات به همان اندازه اعتصاب غذا حایز اهمیت و ارزش بوده و نشان از زنده بودن و پویا بودن جنبش سبز مردمی ایران دارد.
موج حمایت و همراهی ها با این اعتصاب نشان داد که وجدان عمومی جامعه از مظالمی که در حق زندانیان سیاسی می رود متاثر است و مساله نقض حقوق زندانیان سیاسی و لزوم آزادی آنان، هم چنان به عنوان یکی از اولویتهای ملی و در صدر مطالبات مردمی قرار دارد.
لازم می دانیم از همه حامیان این اقدام به ویژه خانواده های صابر،سحابی و شامخی حضرات آیات و مراجع عظام دینی و شخصیتهای مذهبی،سیاسی و ملی ،احزاب و گروه ها ، فعالان و نهادهای مدافع حقوق بشر ،اصحاب رسانه ،روزنامه نگاران ،پزشکان و وکلا که با ارسال پیام های محبت آمیز و اقدامات دلگرم کننده طی این مدت دغدغه ها و نگرانی های شان را نسبت به وضعیت سلامتی ما بیان داشته و خواستار خاتمه اعتصاب غذا بوده اند تشکر و قدر دانی کنیم .
همچنین سپاس فراوان خود را از حمایت عملی دوستان عزیزمان در زندان رجایی شهر و اقدامات هم وطنان خارج از کشور و خانواده های دردمندمان که همواره صبورانه حمایت خویش را از ما دریغ نورزیده اند، اعلام می داریم.
اکنون ما اعتصاب کنندگان در پاسخ به پیام های محبت آمیز پیش گفته و ضمن ابراز احترام و تشکر از ایشان، اعلام می داریم که شب یکشنبه ۵ تیرماه ۱۳۹۰ به اعتصاب غذای خود پایان داده ایم. بدون شک این پایانی بر اعتراض های مدنی نسبت به نقض حقوق بشر و مظالم صورت گرفته نخواهد بود و اعتراض مردم سبز ایران تا دستیابی کامل به حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی خود ادامه خواهد داشت.
امضا کنندگان: (ضمن قدردانی از آقایان عماد الدین باقی و محمد جواد مظفر که در روزهای اول اعتصاب همراه ما بودند و با آزادی ایشان دو تن دیگر از دوستان جایگزین آنها شدند)
بهمن احمدی امویی
حسن اسدی زید آبادی
محسن امین زاده
عماد بهاور
قربان بهزدایان نژاد
محمد داوری
خسرو دلیر ثانی
فیض الله عرب سرخی
ابولفضل قدیانی
مهدی کریمیان اقبال
محمد رضا مقیسه
عبدالله مومنی
توضیح  کلمه:‌  آقای مظفر پس از  مرخصی از زندان نیز به اعتصاب غذای خود ادامه  داده اند که به دلیل قطع ارتباط  تلفنی،  زندانیان اعتصاب کننده از این  مساله مطلع نبوده اند.

۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

انتقال مسعود باستانی و عیسی سحرخیز به بهداری زندان رجایی شهر


مسعود باستانی و عیسی سحرخیز دو تن از زندانیان بند سیاسی زندان رجایی شهر به بهداری این زندان منتقل شدند. بنا بر گزارش های رسیده از ایران، گفته شده است که مسعود باستانی و عیسی سحر خیز دو تن از روزنامه نگاران زندانی در بند سیاسی رجایی شهر که در حمایت از اعتصاب کنندگان زندان اوین دست به اعتصاب زده اند، به بهداری زندان رجایی شهر منتقل شده اند . هنوز اطلاع دیگری درباره وضعیت آنها در دسترس نیست.

اعلام اعتصاب غذای خشک امیر شیبانی زاده فعال دانشجویی دانشگاه مشهد در حمایت از اعتصاب کنندگان اوین و رجایی شهر


متن اعلام اعتصاب: در حمایت از یاران در بندمان که برای رسیدن به حقوق قانونی و اعتراض به شهادت دو تن از مظلوم ترین و پاک ترین آزادیخواهان ایرانی ,شهید هاله سحابی و شهید هدی صابر که به دست ضحاک دوران ,به شهادت رسیدند,اینجانب امیر شیبانی زاده دست به اعتصاب غذا میزنم و همراه با یاران در بندمان,اعتراض خود را به موارد ذکر شده توسط 12 تن از یاران در بندمان اعلام مینمایم. مگر جز این است که این انسانهای بزرگ مدتهاست که برای احقاق حقوق ملت ایران مشغول هزینه دادن هستند,آنها در این شرایط سخت, همچنان به راه سبز امید ایمان داشته و همچون کوه استوار ایستاده اند. این وظیفه ی هر ایرانی است که آنها را حمایت کرده و به روش اعتراضشان احترام بگذارد. من سعی میکنم که به راهشان احترام گذارم و در بیرون از زندان آنها را حمایت کنم, به همین دلیل از ساعت 8 صبح امروز شنبه,4/4/1390 دست به اعتصاب غذای خشک میزنم و هیچ چیزی نمیتواند من را از این حرکت بازدارد و تا زمانی که یاران در بندمان به اعتصاب خود پایان ندهند,این راه را ادامه میدهم. خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن , که از زنده نشستن بیزارم. منبع :صفحه فیسبوک شخصی امیر شیبانی زاده

گاردین:تجاوز به زندانیان با کاندوم یا "پرزرواتیو" در زندانهای ایران


روزنامۀ انگلیسی گاردین در گزارشی تکان دهنده از طرح گستردۀ تجاوز به زندانیان سیاسی جوان در زندان های جمهوری اسلامی ایران خبر داده است. بر پایۀ این گزارش مقامات زندان جمهوری اسلامی به طور دائم کاندوم یا "پرزرواتیو" در اختیار زندانیان شرور می گذارند و آنان را به تجاوز به زندانیان سیاسی جوان ترغیب می کنند. در نامه هایی که برخی از این زندانیان توانسته اند به خانواده هایشان در بیرون از زندان منتقل کنند پرده از فجایعی که در زندان ها بر آنان می رود برداشته اند. مقامات زندان غالباً زندانیان جوان و خوش سیما را با زندانیان جرایم عمومی، یعنی قاتلان و اعضای باندهای مسلح، هم بند می سازند و به این ترتیب، آنان را در معرض تجاوز دائمی از سوی زندانیان شرور قرار می دهند. بر پایۀ برخی گزارش های خود زندانیان، گاه اتفاق می افتد که به یک زندانی چند بار در یک شب تجاوز می شود و یا او را شبانه به زور به سلول های دیگر می برند تا از سوی دیگر زندانیان شرور مورد تجاوز قرار بگیرد. در این بین، عده ای از همین زندانیان شرور در داخل زندان به قواد و صاحبان برخی زندانیان سیاسی جوان تبدیل شده اند و برای کسب درآمد آنان را به زندانیان دیگر کرایه می دهند تا هدف تجاوز قرار بگیرند. 29 زندانی سیاسی در نامه ای اعتراضی به رییس سازمان زندان های کشور صریحاً اعلام کرده اند که وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و حکومت اسلامی مسئول و مسبب تجاوز به زندانیان سیاسی هستند.

در خواست از احمد شهید ، گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران در سازمان ملل برای ملاقات حضوری و بررسی وضعیت 19 تن زندانی سیاسی در اعتصاب غذا

جناب آقای احمد شهید ، گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران در سازمان ملل ، همانگونه که مطلع هستید 19 تن از زندانیان سیاسی ایران در اعتراض به وضعیت اسفبار زندانیان سیاسی در جمهوری اسلامی و بخصوص قتل همبندان خود خانم هاله سحابی و هدي صابر درهفته های گذشته دست به اعتصاب غذای نامحدود زده اند. این مبارزان که از گروهها و جمعیتهای گوناگون معترض در جمهوری اسلامی هستند و تماما از چهره های سر شناس جنبش دموکراسی خواهی ایران می باشند، نه در اعتراضی شخصی بلکه در اعتراض به شرایط غیر انسانی حاکم بر زندانهای سیاسی جمهوری اسلامی از جان خود مایه گذاشته اند. همانگونه که سازمانهای حقوق بشری و بخصوص خانم شیرين عبادی بارها عنوان کرده‌‌اند سیاست جمهوری اسلامی از بین بردن سیستماتیک زندانیان سیاسی است و از آن جاييكه اقدامات جنایتکارانه در گذشته نيز، حداقل در سال های 62 و 67، بصورت اعدامهاي دسته جمعي از سوي سران جمهوری اسلامی دیده شده است، و همينطور با توجه به اینکه همان چهره های جنایتکار هنوز بر دستگاه قضایی، امنیتی و زندانهای ایران مسلط هستند ،امكان بالايي براي به مخاطره افتادن جان زندانيان اعتصاب كننده وجود دارد. اکنون بیش از 8 روز از اعتصاب غذای این مبارزان میگذرد. هر فرد آزادیخواهی در برابر این سئوال قرار گرفته است که چه شرایطی در زندانهای سیاسی ایران می گذرد که این 19 تن بعنوان نماینده‌ي تمام زندانیان سیاسی با آخرین سرمايه‌اي که در اختیار دارند، یعنی جان خویش، به مقابله با آن برخواسته اند. هراتفاق ناگواری برای این دوستان رخ دهد نه تنها جمهوری اسلامی، بلکه کمیته حقوق بشر سازمان ملل را نيز در مقام پاسخگویی قرار میدهد. ما سکوت تاكنوني جامعه جهانی و سازمان ملل را به هیچ وجه درک نمی کنیم و از شخص جنابعالی که به تازگی بعنوان ناظر حقوق بشر در ایران برگزیده شده اید میخواهیم که این سکوت را بشکنید و پیشنهاد میکنیم که بعنوان اقدامی عملی جمهوری اسلامی را برای ملاقات حضوری شما با این 19 تن در ایران به هر وسیله که در اختیار تان هست تحت فشار قرار دهید. ناگفته روشن است که این درخواست نه در هفته های آتي بلکه در چند روز آینده باید عملی گردد و گرنه فاجعه ای اسفبار در راه خواهد بود

۱۳۹۰ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

شیرین عبادی: مرگ زندانیان سیاسی در زندان یک موضوع سیستماتیک است، حکومت قصد جانشان را دارد

است، حکومت قصد جانشان را دارد
شیرین عبادی: مرگ زندانیان سیاسی در زندان یک موضوع سیستماتیک است، حکومت قصد جانشان را دارد
جرس: شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل درخصوص اعتصاب غذای ۱۲ زندانی سیاسی در اعتراض به جان باختن هدی صابر در زندان گفت که مرگ زندانیان سیاسی در زندان یک موضوع سیستماتیک است و حکومت ایران در سنوات مختلف قصدجان زندانیان سیاسی را می کند. مجموعه عوامل نشان می دهد که اراده حکومت بر مسوولیت پذیری نیست.


به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، خانم عبادی گفت: « درخواست زندانیان اعتصاب غذا کننده یک درخواست منطقی و در عین حال ساده است و آن همانا یافتن ومسوول نگهداشتن  مسببین قتل هدی صابر است که کاملا مشخص است و حتی برخی از زندانیان گفته اند از دهان او شنیده اند که نامش چیست و همچنین اینکه مسببین قتل هاله سحابی بایستی دستگیر ومحاکمه شوند. آن هم در یک دادرسی عادلانه که مردم هم حق شرکت داشته باشند وحقیقت برملا شود. این خلاصه خواسته آنهاست. انجام این خواسته اساسا وظیفه جمهوری اسلامی است.»

شیرین عبادی در خصوص مسوولیت حکومت ایران در قبال زندانیان سیاسی اعتصاب کننده گفت: « طبق قانون مسوولیت حفظ جان و همچنین سلامتی هر زندانی بر عهده مقامات مسوول زندان است. متاسفانه در مورد زنده یاد هدی صابر این مسوولیت انجام نگرفته و طبق شهادت تعدادی از افراد هم سلول او که شاهد داستان بوده اند هدی در حالتی که بیمار بود و به درمانگارمراجعه کرده بود ولی به جای اینکه او را درمان کنند، یک بیمار قلبی را کتک زدند تا حدی که عصبانی می شود و ماموران  بدون هیچ گونه درمانی از درمان گاه او را به سلول بر می گردد درحالی که فریاد می زده که من از شما شکایت خواهم کرد. بعد از مدتی کوتاه به علت اینکه ضرباتی به او وارد شده بودو عصبانی هم  شده بود حالش بدتر شد تا حدی که دیگر نقش بر زمین شد و او را با برانکارد وآن هم با مدتی تاخیر به بیمارستان  رساندند که دیگر دیر شده بود.»

رییس کانون مدافعان حقوق بشر ادامه داد:‌« مجموعه  عوامل نشان می دهد که اراده حکومت بر مسوولیت پذیری نیست و باید خاطر نشان کنم که متاسفانه چندین زندانی سیاسی نیز قبلا در گذشتند. من یادآور می شود آقای منوچهر محمدی و دیگری آقای امید میرصیافی وب لاگ نویسی که از آقای خامنه ای فقط یک سوال کرده بود و گفته بود که حالا که اینقدر برای جواانان فلسطینی و لبنانی امتیاز قائل هستید لطفا همان امتیاز را برای من هم قائل بشوید که من یک مدتی است بیکارم و شغلم را ازدست داده ام و مشکل مالی دارم. به همین دلیل او را به زندان انداختند و بعد از اندکی در زندان فوت کرد. به عبارت صحیح تر در اثر بی مسوولیتی مسوولین کشته شد. همچنین به یاد آوریم داستان زهرا بنی یعقوب پزشک جوانی که مامورین منکرات او را در پارکی در همدان دستگیر می کنند و دو روز بعد اعلام می کنند که در زندان خودش را به دار زده. من وکیل ایشان بودم و به هیچ وجه مساله خودکشی در مورد ایشان صادق نیست. این یک صحنه سازی بود برای اینکه قتل وی را لاپوشانی کنند.»

عبادی افزود: « مجموعه این عوامل نشان می دهد که حکومت در سنوات مختلف قصد جان سیاسی را می کند. یعنی وقتی که یک زندانی سیاسی حاضر به تمکین و مصاحبه و اقرار دروغین نمی شود به انحا مختلف سعی می کننداو را بشکنند و یکی از این انحا آزار واذیت جسمی است که در برخی موارد منجر به فوت می شود چنانکه در مورد زنده یاد هدی صابر این اتفاق افتاد. آنچه در ایران اتفاق می افتد در حقیقت سیستماتیک است و یک سهل انگاری سهوی نیست و فقط توسط چند مامور دون پایه زندان اتفاق نمی افتد. زیرا اگر به وسیله چند مامور دون پایه زندان باید این اتفاق ها می افتاد حداقل بعد از اولین و دومین قتل دولت جمهوری اسلامی دستور رسیدگی می داد وخاطیان را تنبیه می کرد ولیکن دیدیم که هیچگاه کسی محکوم نشد. در اینجا به خاطر می آورم افرادی که در زندان کهریزک به دست جلادان رژیم کشته شدند. اینها نشان از یک حرکت سیستماتیک و منظم برای از بین بردن مخالفین سیاسی است.»

ولایت فقیه یا ولایت شیطان؟/ ولایت فقیه در عمل ثابت نمود که به حقیقت همان ولایت شیطان است!





image
استبداد ولایت فقیه، توسط آزادی‌خواهان در محاصره است. برای یورش و حمله نهایی و فتح آخرین خاکریز این حکومت شیطانی، تنها، هماهنگی نیروهای محاصره کننده لازم است. اصلاح‌طلبان اصیل برخیزید! که فرماندهی این نبرد سنگین و نهایی بر دوش شما قرار دارد و این نه یک انتخاب که یک مسوولیت تاریخی است. برخیزید و اشتباهات و جنایات دهه اول انقلاب را با قدرت محکوم کنید. محکومیت اشتباهات گذشته مشخصه یک اصلاح‌طلب اصیل و اولین قدم در اعتمادسازی است. اعتمادسازی آن چیزی است که هم‌رزمان جنبش آزادی‌خواهی از فرماندهان این نبرد سنگین انتظار دارند. شجاعانه اینچنین کنید و پس از آن مشاهده کنید که چگونه جوانه‌های آشتی ملی در راه سبز امید شکوفه می‌زند، چگونه جوی‌بارها دوباره به هم متصل می‌شوند و دریای خروشان ۲۵ خرداد ۸۸ دوباره و دوباره و دوباره تکرار می‌گردد.
این روزها در کشور خفقان مطلق حاکم است. هر حرکتی به شدت سرکوب می‌شود، هر اجتماعی به سرعت پراکنده می‌گردد، به دیش‌های ماهواره هجوم می‌آورند و صحبت از اینترنت ضد ملی می‌کنند که مبادا چهره کریه استبداد مذهبی ولایت فقیه بیش از پیش آشکار گردد. به بهانه خود ساخته بدحجابی، جو پلیسی و امنیتی در شهرها را تشدید می‌کنند. روزی نیست که خبر دستگیری و شکنجه رادمردی به گوش نرسد. بهترین فرزندان این ملت را در زندان‌ها به بند کشیده‌اند و وحوش و سگان ولایت را رها کرده‌اند. به حقوق مردم تجاوز می‌کنند، می‌زنند و می‌کشند و هیچ پاسخگویی نیست. در کنار همه اینها، بازار مجیز و خرافه به عنوان آخرین تیرهای ترکش در دفاع از عمارت پوسیده ولایت فقیه کماکان برقرار است. راستی اینان به کجا می‌روند؟

ولایت فقیه از فردای انقلاب ۵۷، بساط  دار و چوب و چماق را بر پا کرد. بر روی تظاهرات مسالمت آمیز در خرداد ۶۰ آتش گشود. بر علیه ریس جمهور منتخب مردم کودتا کرد. پس از فتح خرمشهر، کشور را وارد شش سال دیگر جنگ بیهوده نمود. فریاد جنگ جنگ تا پیروزی سر داد.  فریاد برآورد که جنگ برای ما نعمت بود! زندانیان در بند را در محاکمه‌های سه دقیقه‌ای به اعدام محکوم نمود و قتل عام هزاران زندانی سیاسی را در دستور کار قرار داد.  صدها فعال سیاسی را در خارج از کشور به شهادت رساند،  بر آمال و آرزوهای یک ملت در خرداد ۷۶ تیغ کشید، دانشگاه را در تیر ۷۸ با خاک یکسان نمود، دجال را بر این مردم مسلط ساخت و شور و شوق و اشتیاق یک ملت در خرداد ۸۸ را بار دیگر به عزا تبدیل نمود. صدها تن از فرزندان این ملت را به جرم طلب آزادی به خاک و خون کشید، بهترین فرزندان این میهن را به بند کشید، فقر و فحشا و دروغ را در کشور گسترش داد،  پای مهر و محبت را از کشور برید، به جنازه دزدی روی آورد! دختری را در مراسم خاک‌سپاری پدر به شهادت رساند و پیکر او را شبانه دفع نمود. فرزندان رشید ملت را اسیر کرد و ایشان را در اسارت به شهادت رساند. آیا ولایت فقیه به راستی امویان و عباسیان را رو سفید ننمود؟! همه و همه این کارها را ولایت فقیه بر سر این ملت وارد ساخت و هنوز برخی از رجل سیاسی ما  نفهمیده‌اند که مشکل اساسی این کشور از کجا آب می خورد؟

ولایت فقیه در عمل ثابت نمود که به حقیقت همان ولایت شیطان است! آری! در بهمن ۵۷ خود اهریمن، پای در این سرای گذاشت و پس از تثبیت پایه های حکومت خود در نهایت ولایت مطلقه فقیه یا همان ولایت شیطان را، در مهد دلیران تاسیس نمود و جای بسی تعجب است که چگونه آرام آرام ولایت شیطان در تار و پود علمای اسلام نفوذ کرد و ایشان را به سیاهی لشکری ساکت تبدیل نمود  که اکثراً و به جز تعداد انگشت شماری با سکوت خود، در جنایات روزافزون ولایت فقیه با او هم‌دست شدند.  

علمای اسلام! شما با سکوت خود، آبروی اسلام را برده اید، این دین رحمانی را به ملعبه ی تعدادی از خدا بی خبر تبدیل کرده اید که تحت لوای ولایت فقیه و بر اساس طبع شیطانیشان، هر از چند گاهی لباسی را که خود می پسندند بر تن آن می کنند. آن چیز را که از فراز منبرهایتان بر گوشهایمان هزاران بار فرو کردید در جلوی چشمهایمان اتفاق افتاد و دم از دم بر نیاوردید!

سکوت تعبیری دو پهلوست. علمای اسلام! بترسید از آن روزی که مردم سکوت شما را به معنای تایید ولایت شیطان تعبیر نمایند که از آن پس در فردای این سرزمین، انتقامی سخت در انتظار شماست.  این جو خفقان، دیر یا زود فروخواهد شکست و رو سیاهی به زغال خواهد ماند.   

و باز هم جای بسی تعجب است که هنوز عده‌ای، اصلاح‌طلب حکومتی، از اصلاح‌پذیری ولایت فقیه صحبت می‌کنند.عزیزانی که دم از اصلاح ولایت شیطان می‌زنید، نفس شیطان اصلاح‌ناپذیر است و در این مبارزه دو اردوگاه بیشتر نیست، اردوگاه شیطان و اردوگاه یزدان و تعدادی هنوز در انتخاب راه تردید می‌کنند. اگرچه گفته می‌شود که در سیاست بحث نبرد خیر و شر نیست  ولی ایمان بیاورید که دیگر سیاست نیست، جنگ تمام عیار و عریان است،  جنگ خیر و شر، جنگ یزدان و شیطان، جنگ دست‌های خالی و فریادهای الله اکبر با بتهای غرور و تکبر و فرعونیت.              

خفقان مطلق، امکان ادامه حیات ندارد، این آخرین خاکریز ولایت فقیه است، هم‌رزمان مبادا ناامید شوید! که به یاری ایزد پاک این آخرین خاکریز هم دیر یا زود سقوط خواهد نمود و خون شهیدان راه آزادی به ثمر خواهد نشست. ولایت فقیه هر چه می گذرد بیشتر و بیشتر در مرداب فرو می‌رود و هر چه می‌گذرد عده‌ای بیشتر از این لاشه‌ی رو به مرگ فاصله می‌گیرند.   

 ولایت فقیه هر چه در توان داشت اعم از اراذل و اوباش بسیجی و سپاهی و لباس شخصی و انتظامی و ضد شورش و نیروهای رنگارنگ را در ۲۲ و ۲۵ و ۲۶ خرداد ۹۰ به صحنه کشید. اسلحه شیطان ایجاد رعب است، به قدرت پوشالی شیطان ننگرید.  حضور ما اگر ادامه یابد، یقیناً این جو را خواهد شکست. ما یک‌بار دیگر نیز از شرایطی مشابه عبور کرده‌ایم. ۳۰ خرداد ۸۸ و فضای خفقان پس از آن را به یاد بیاورید و شش ماه بعد از آن عاشورای ۸۸ را در ذهنتان تداعی کنید! ما می‌دانیم چگونه از شرایط خفقان عبور کنیم، این مسیر را یکبار دیگر، قبلاً طی کرده‌ایم و آبدیده شده‌ایم. هم‌رزمان! مهم سر دادن شعار نیست، شعارها را بارها و بارها در ۲۵ بهمن ۸۹ و عاشورای ۸۸ سر داده‌ایم، شعار ما «مرگ بر اصل ولایت فقیه است» حتی اگر در سکوت آن را فریاد زنیم.

از اینکه اگر شعاری سر ندهیم جنبش آزادیخواهی‌مان توسط اصلاح‌طلبان حکومتی به سرقت رود، نهراسید. جنبشی که شعارهای آن بارها سر داده شده است، راه رفته را بازنخواهد گشت. اصلاح‌طلبان حکومتی مدت‌هاست در اذهان مردم این سرزمین جایی ندارند. آنها مهره‌های سوخته‌ای هستند که مدت‌هاست در بی‌خبری خود، به گورستان سپرده شده‌اند. اصلاح طلبان حکومتی که با ولایت شیطان بمانند، قطعاً با شیطان سرنوشتی مشابه خواهند داشت. جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران، دیگر دزدیدنی نیست. به این فکر کنید که اگر این جو خفقان بشکند، در ورای آن آزادی است. این آخرین خاک‌ریز در جبهه ولایت شیطان است و از این روست که با تمام قدرت از آن دفاع می‌کند! ولایت فقیه از ۲۲ بهمن ۸۸ در پشت این آخرین خاکریز به تله افتاده و سنگر گرفته است، سقوط این خاکریز نزدیک است و راه سبز امید می‌رود، تا شیطان را از سرزمین شیران دور کند و با آتش دوزخ هم‌نشین سازد. نا امید نشوید! استبداد ولایت فقیه توسط آزادی‌خواهان در محاصره است.

برای یورش و حمله نهایی و فتح آخرین خاکریز این حکومت شیطانی، تنها هماهنگی نیروهای محاصره کننده لازم است. اصلاح طلبان اصیل برخیزید! که فرماندهی این نبرد سنگین و نهایی بر دوش شما قرار دارد و این نه یک انتخاب که یک مسوولیت تاریخی است، برخیزید و اشتباهات و جنایات دهه اول انقلاب را با قدرت محکوم کنید! که اگر موسوی و کروبی امروز آزاد بودند دیگر با این همه جنایت سکوت نمی‌کردند و بدون تعارف، شجاعانه چنین می‌کردند. حکومت ریا فرصت نداد تا آن دو آزادمرد چنین کنند ولی پیام آخرشان با فراخوان به تظاهرات ۲۵ بهمن و آن هم پس از یکسال عربده کشی ارباب قدرت، مگر چیزی غیر از این بود؟! ایشان مهر پایانی بر اصلاح‌طلبی حکومتی زدند و به سیاهچال افتادند، فرمان اتحاد فراگیر را صادر کردند و پرچم مبارزه با هیولای ولایت را به ما واگذار کردند و تا به امروز به مانند کوه، استوار ایستاده‌اند.

محکومیت اشتباهات گذشته مشخصه یک اصلاح‌طلب اصیل و اولین قدم در اعتماد سازی است! اعتماد‌سازی آن چیزی است که هم‌رزمان جنبش آزادی‌خواهی از فرماندهان این نبرد سنگین انتظار دارند. همان‌گونه که موسوی و کروبی با پایداری‌شان بر آرمان آزادی چنین کردند، شما نیز شجاعانه اینچنین کنید و پس از آن مشاهده کنید که چگونه جوانه‌های آشتی ملی در راه سبز امید شکوفه می‌زند، چگونه جویبارها دوباره به هم متصل می‌شوند و دریای خروشان ۲۵ خرداد ۸۸ دوباره و دوباره و دوباره تکرار می‌گردد.  

اردشیر امیرارجمند مشاور ارشد میر حسین موسوی: حکومت مسئول مستقیم جان دوازده زندانی اعتصاب کننده است

جــرس: مشاور ارشد میرحسین موسوی و سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، با اشاره به اعتصاب غذای اعتراضیِ گروهی از زندانیان سیاسی در زندان اوین، که در اعتراض به جانباختن مرحومان هاله سحابی و هدی صابر صورت گرفته، مسئولیت مستقیم هر حادثه ای در ارتباط با این زندانیان را بر عهده حکومت دانست و هشدار داد که دیگر نخواهند توانست با توجیهاتِ غیرقابل توجیه، عملکرد خود را و حادثه ای مشابه حادثۀ هدی صابر (مرگ بر اثر اعتصاب غذا) را تکرار کنند.

خودكشي كاوه اولاد دانشجوي فعال دانشگاه شيراز


دانشجو آنلاين: به گفته دانشجويان دانشگاه شيراز, متاسفانه كاوه اولاد دانشجوي فعال اين دانشگاه, در حالي كه چند روز پيش بازداشت شده بود, پس از آزادي خودكشي كرد. عكس ضميمه كاوه را مقابل پلاك 100, بازداشتگاه مخوف اطلاعات شيراز مي بينيم روحش شاد و يادش گرامي باد

زهرا جباری، زندانی سیاسی به اسایشگاه روانی امین آباد منتقل شد


رانا/ زهرا جباری از بازداشت شدگان تظاهرات روز قدس سال ۱۳۸۸، در پی وخامت وضع جسمی و روحی در زندان به آسایشگاه روانی امین آباد منتقل شده است. به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، انتقال زهرا جباری به آسایشگاه روانی در حالی صورت می گیرد که در طی هفته های قبل گزارش های متعددی از وضعیت وخیم جسمی وی منتشر شد. بنابرگزارش های رسیده، به رغم نظر کمیسیون پزشکی مبنی بر انتقال این زندانی سیاسی به بیمارستان جهت انجام مداوای لازم مسئولان زندان وی را به آسایشگاه روانی منتقل کرده اند.

درگیری فیزیکی مزدوران رژیم با پدر ندا, مادر ندا به من اجازه گریه کردن نمی دادند


کمیته گزارشگران حقوق بشر- امروز سی‌‌ام خردادماه، هم زمان با دومین سالگرد کشته شدن ندا آقا سلطان و در حالی که خانواده وی، جهت گرامی‌داشت یاد او، بر سر مزارش حاضر شده بودند، نیروهای امنیتی ضمن ایجاد اخلال در مراسم خانواده به درگیری با پدر ندا پرداخته و از انان خواستند تا هرچه سریعتر مزار وی را ترک کنند. بنا بر گزارش های دریافتی، این درگیری‌ها، زمانی آغاز شد که مادر ندا، بر سر مزار وی جملاتی را در اعتراض به عاملان کشته شدن فرزندش گفت که ماموران امنیتی، از وی خواستند هیچ‌گونه صحبتی نکند و پس از اعتراض خانواده ، به ایجاد درگیری با پدر ندا آقا سلطان پرداختند. خانواده آقا سلطان، سپس قصد حضور در محل کشته شدن ندا در خیابان امیرآباد تهران را داشتند که نیروهای انتظامی و لباس شخصی با مسدود کردن مسیرهای منتهی به مکان شهادت ندا، مانع از حضور خانواده وی در این مکان شدند. در همین ارتباط هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقا سلطان که برای حضور در مراسم بزرگداشت ندا ساعتی پیش بر سر مزار دخترش حاضر شده بود، در گفت و گویی با صدای آمریکا عنوان نموده که «ماموران امنیتی او را از گریه کردن بر سر مزار ندا، منع کرده اند و نیروهای انتظامی با پدر ندا درگیری فیزیکی پیدا کرده اند». خانواده ندا آقا سلطان، با وجود گذشت دو سال از شهادت وی، هنوز اجازه برگزاری هیچ‌گونه مراسمی را بدست نیاورده‌اند ندا آقا سلطان از معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، دو سال پیش به ضرب گلوله نیروهای امنیتی جان سپرد، فیلم کشته شدن وی، پر بیننده‌ترین فیلم کشته شدن یک فرد در جهان است.

در دومین سالمرگ ندا ، کاری از دستمان بر نمی آید ! لااقل اشکی بدرقه راهش کنیم .

آن روز را هرگز از یاد نمی برم . برای اولین بار در تمام طول زندگیم و به رغم اینکه هرگز به پوشیدن لباس مشکی اعتقادی نداشته و ندارم ، مشکی پوشیدم . قلبم فشرده شده بود و هنوز هم از یادآوری اش فشرده می شود . در همین تهران خودمان صحنه ای اتفاق افتاد که تمام دنیا را تکان داد . دختری بیگناه در حالی بر کف سنگفرش خیابانی در تهران جان داد که چشمانش هنوز هم با ما سخنها دارد از حکایت آن همه ظلم و بیعدالتی . آری ، دوسال از مرگ ندا گذشت . ندایی که سمبل بیگناهی جوان ایرانی ، زن ایرانی و از همه مهمتر حق طلبی ایرانیان است . در این دوسال ، اما ، فراز و نشیب زیاد داشته ایم ، بسیارانی در همان راهی رفتند که ندا رفت : سهراب ها ، اشکان ها ، محسن ها ، کیانوش ها ، صانع ها و محمد ها و ... همه و همه هنوز با ما سخن می گویند و چشم به راهند و از ما می خواهند که بگوییم آیا تاکنون کسی آمده که بخواهد تقاص خون به ناحق ریخته شان را از قاتلین بگیرد . افسوس که هنوز چشم انتظار آمدن کسی هستیم که نه می دانیم کیست و نه می دانیم کی می آید . براستی ما را چه می شود ؟ اگر کاری از دستمان بر نمی آید یا نمی خواهیم آرامش کاذب مان را ، تفریح و معیشت مان را به کناری بکذاریم ، لااقل اشکی بدرقه راهشان کنیم شاید کمی از بدهی مان به آنان کاسته شود

۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبه

سرود یار دبستانی و مرگ بر دیکتاتور در کوی دانشگاه تهران/27 خرداد 90


آیا هموطن میبینی ? … دوازده دلاور سبز چگونه محکم و استوار ایستاده اند … !




 دوازده  دلاور سبز که ایستاده بودند ؛ ایستاده هستند  و تا آخر ایستاده اند !
این مردان به یاد جانباختگان جنبش سبز از ندا تا هاله و از سهراب تا صابر، اعتصاب غذای اعتراضی خود را آغاز کرده اند .عبدالله مومنی  ، عماد بهاور، حسن اسدی زیدآبادی ، عمادالدین باقی ، قربان بهزادیان نژاد ، محمد داوری  ، فیض الله عرب سرخی ، امیرخسرو دلیرثانی ، ابوالفضل قدیانی ، محمد جواد مظفر ، محمدرضا مقیسه ، بهمن احمدی امویی .

صادر کننده دستور حمله و قتل هاله سحابی شناسائی شد(اردشير مطهري)

اردشير مطهري يكي از فرماندهان يگان ويژه است كه بر اساس اخبار موثقي كه شركت كنندگان در مراسم سحابي داده اند دستور حمله به هاله سحابي را صادر كرده است. او در اين مراسم مستقيما فرمان داده كه با هركسي كه مقاوت كرد برخورد شود. او در بسياري از عمليات هاي سركوب در مكان هاي حساس نقش كليدي بازي مي كند. اين اطلاعات نشان مي دهد كه حساسيت اين مراسم براي نيروهاي سركوبگر تا چه حد بالا بوده و در اين مراسم كاملا سازمان دهي شده عمل كرده اند. او به تازگي نيز فرماندهي طرح جمع آوری تجهیزات ماهواره به عهده     گرفته است. لينك فقط حاوي عكس است دوستان خارج از كشور لطفا خبر رساني كنيد.

۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

ياهو هم به جنگ نرم عليه رژیم ایران پيوسته است؟

سایت مشرق: براي كساني كه با آي پي كشورهاي خاورميانه به سايت موتور جستجوي "ياهو" متصل مي شوند، به صورت خودكار صفحه اي به نام "ياهو مكتوب" باز مي شود كه ظاهر عربي دارد.
هنگامي كه اين روزها صفحه "ياهو مكتوب" را باز مي كنيم به اخباري از ايران برمي خوريم كه به طور يك طرفه به پوشش اخبار مربوط به مرگ هدي صابر مي پردازند و يا تصوير سربازان نيروي انتظامي را كه براي ايجاد امنيت در روز 22خردادماه در صحنه حاضر شده اند به نمايش مي گذارند. 

مراجع تقلید شیعه، تجاوز در کهریزک اشکال شرعی نداشت اما اسکناس نویسی اشکال شرعی دارد!

رژیم مستاصل و درمانده برای مقابله یا شعار نویسی روی اسکناس ها به مراجع تقلید حکومتی متوسل شده است. نوری همدانی، علوی گرگانی و حسینی زنجانی سه مرجع تقلید حکومتی هستند که اشکال شرعی برای شعار نویسی روی اسکناس قائل شده اند. اینها همان مراجعی هستند که در برابر کشتار جوانان این کشور در خیابان وتجاوز به زندانیان در کهریزک سکوت کرده اند و حرفی از اشکال شرعی به میان نیاورده اند. اینها همان کسانی هستندکه از بودجه عمومی و وجوهات ملت تغذیه می کنند و از جنایتکارانی که همین ملت را به خاک و خون می کشند حمایت می کنند. این ها همان کسانی هستند که میخواهند فریاد ملت را که در شعار نویسی رو اسکناس تبلور پیدا کرده با توسل به شرع حفه کنند. . درپاسخ به این حرامزادگان بی شرف باید گفت دوره خیانت شما به ملت و پیچیده شدن طومار دین دولتی و طالبانی به سر آمده و ملت ایران خیانت مراجع شیعه را فراموش نخواهد کرد. همه باید دست به دست هم بدهیم و ضمن براه انداختن موج جدید اسکناس نویسی این مراجع خیانتکار را هم بی نصیب نگذاریم.

اخبار - 24 خرداد - دعوت شورای هماهنگی راه سبز برای حضور در برنامه های ۲۵ و ۲۶ خرداد




دیکتاتور ، به پایان سلام کن / تهران ،25 خرداد 90 ، بزرگراه صدر ، نرسیده به خیابان شریعتی

۱۳۹۰ خرداد ۲۲, یکشنبه

لشگر کشی سگان ولایت، ولی عصر ۲۲ خرداد

حضور زیاد نیروهای لباس شخصی و انتظامی در خیابان ولی عصر

امشب را کجا به سر ببریم ؟ خانه یا خیابان ؟

چند ساعتی بیشتر به شروع تظاهرات اعتراضی در سالگرد کودتای انتخاباتی نمانده است . نکته ای به ذهنم رسید که می خواهم با دوستانم در میان بگذارم : آیا اگر جمعیت میلیونی در تظاهرات شرکت کرد و نیروهای امنیتی از ترس مردم باصطلاح هیچ غلطی نتوانستند بکنند ، می توان از این فرصت طلایی استفاده کرد و میخ آخر را کوبید ؟ آیا می توان در شب را در خیابانها به صبح رساند و شهر را به تعطیلی کشاند ؟ آیا ما بالاخره می توانیم از میدان ونک یک میدان التحریر بسازیم ؟ البته من پیشنهاد خاصی ندارم ولی فقط خواستم ذهن دوستان را برای هر گونه اقدام احتمالی آماده کنم . بامید آزادی ایران بزرگ

فیلم سوم - خیابان عباس آباد٬ صدای بوق ماشین ها به علامت اعتراض ۲۲ خرداد



 

بوق زدن ها ي ممتد مردم به نشانه اعتراض

نیروهای امنیتی 22 خرداد

شعارنویسی 22 خرداد

22 خرداد ، دستگيری يك دختر كه عكس موسوی در موبايلش بود !

از امروز تا روز سقوط رژیم ، باید در خیابانها ماند

هم اکنون (ساعت ۱۰ شب) درگیری در اطراف دانشگاه تبریز

درگیری خیابانی و شلیک مکرر گاز اشک آور در خ مطهری (تخت طاووس) و "هو" کردن مردم

ویدیو/ خانواده و دوستان هدی صابر مقابل بیمارستان مدرس

خانواده و دوستان هدی صابر مقابل بیمارستان مدرس ...در بخشی از ویدیو دکتر محمد ملکی، از فعالان سیاسی ایران را می بینید که به خاطر شدت تالمات ناشی از شهادت هدی صابر دچار افت شدید فشار خون شده و بر زمین چمن بیمارستان نشسته است.در بخشی از ویدیو صدای مردم را می شنوید که خطاب به نیروهای امنیتی می گویند :«جنازه را به خانواده تحویل بدهید.»

با آغاز تجمعات اخبار تکمیلی ناآرامی‌های امروز در تهران و سایر شهرهای کشور توسط خبرنگاران سبز گزارش می‌شود. این اخبار به صورت لحظه‌ای به روز خواهد شد.

 ساعت ۱۸: براساس گزارش‌های شاهدان عينی، پارک‌های ساعی و ملت مملو از جمعيت معترض است که همچنان سکوت کرده‌اند. سراسر خيابان وليعصر توسط نيروهای سرکوب‌گر کنترل شده است.

   ساعت ۱۸: خبرنگار اعزامی خبرنگاران سبز از تعطیل شدن پاساژها و مغازه‌های میدان به دستور نیرو‌های انتظامی خبر می‌دهد.

 ساعت ۱۸:۱۰: خبرنگار ما گزارش می‌دهد حداقل ۵ ون نيروی انتظامی در حوالی ميدان فلسطين مملو از دستگيرشدگان است.  

ساعت ۱۸:۱۰: خبرنگار اعزامی خبرنگاران سبز گزارش می‌دهد که نيروهای انتظامی زن نيز مشغول درگيری و دستگيری بانوان شرکت کننده در اجتماع امروز هستند

 ساعت ۱۸:۲۰: ندای سبز آزادی از تجمع جمع کثير و بی‌سابقه مردم در حوالی صدا و سيما خبر داده است. دستور تعطيلی کليه مغازه‌های خيابان وليعصر صادر شده است.

 ساعت ۱۸:۲۰: خبرنگاران سبز موفق شد اطلاعات دقيقی از داخل نيروهای انتظامی مستقر در محل به دست آورد. بنابراين اطلاعات ترس در دل نيروهای انتظامی رسوخ کرده و فرماندهان اين نيروها در مکالمات ميان خود به آزادکردن بازداشت شدگان امروز تا ساعات پايانی شب اشاره کرده‌اند. خبرنگاران اعزامی خبرنگاران سبز که در خيابان وليعصر تهران حضور دارند به صحت اين اظهارات مشکوک هستند. بنابراعلام اين خبرنگاران، آزادسازی دستگير شدگان به جمعيت حاضرين و ساير شرايط از جمله احتمال شعاردادن يا ندادن آنان بستگی دارد.

 ساعت ۱۸:۳۰: بنابر گزارش‌های تائيد نشده، درگيری مردم با مامورين در حوالی ميدان آزادی تهران آغاز شده است

 ساعت ۱۸:۳۰: از مشهد خبر می‌رسد که حضور نیروهای سرکوب در میدان فلسطین، سه راه راهنمایی و احمدآباد چشمگیر است. این گزارش‌ها هنوز تائید نشده است.

ساعت ۱۸:۵۰: صفحه فيس‌بوک ۲۵بهمن از احتمال پيوستن بدنه نيروی انتظامی به جنبش سبز طی روزهای آينده و در صورت ادامه اعتراضات خبر داد.

 ساعت ۱۸:۵۰: خبرنامه ملی ايرانيان از دستگيری يک دختر جوان به اتهام داشتن تصوير ميرحسين در گوشی موبايلش خبر داد. به نوشته اين خبرنامه کاروان های موتور سوار نيروهای سرکوب و لباس شخصی در دسته های ۶۰ تا ۵۰ دستگاه موتور به بالا به طور مداوم اقدام به حرکت در خيابان ولی عصر به سمت ميدان ونک می‌کنند. هم اکنون ترافيک شديد در اين محدوده گزارش شده است.

 ساعت ۱۸:۵۰: حضور مردم در تقاطع مطهری-ولی عصر به سمت ونک، پرشمارتر از نقاط پايين تر خيايان ولی عصر تهران گزارش می شود.مردم در سکوت کامل در حال راهيپمايی هستند . به گزارش خبرنگاران کلمه، هرچه به ميدان ونک نزديک تر می شويد بر حضور مردم افزوده می شود.در لحظه تنظيم خبر حضور مردم در خيايان ولی عصر – پارک ساعی قابل توجه تر از ساير نقاط اين خيايان بوده است. گزارش های تاييد نشده از درگيری پراکنده مردم با نيروهای گارد در ميدان ولی عصر خبر می دهد.

 ساعت ۱۹:۰۰: بازتاب‌های وقايع امروز بين‌المللی شد. خبرگزاری فرانسه از حضور هزاران نيروی سرکوب برای جلوگيری از اعتراض معترضان و امنیتی شدن فضای شهر خبر داد. اين خبر در ساير رسانه‌های بين‌المللی نيز بازتاب يافت

 ساعت ۱۹:۰۰: شاهدان عینی خبر می‌دهند که سرکوبگران تلاش دارند تا سینما استقلال و سینما آفریقا را که محل تجمع مردم شده است، تعطیل کنند. به گزارش شاهدان، حضور زنان چشمگیر توصیف شده است. گزارش‌های تائید نشده‌ای از حضور آسیه باکری در تجمع امروز خبر می‌دهد.

 ساعت ۱۹:۰۰: شاهدان عینی خبر می‌دهند که  در تجریش نیروهای سرکوب از شلیک هوایی برای متفرق کردن تظاهرکنندگان استفاده کرده‌اند

 ساعت ۱۹:۱۰: خبرنگار خبرنگاران سبز که در ميدان وليعصر حضور دارد، خبر از دستگيری‌های وحشيانه مردم داد. به گزارش موثق اين خبرنگار، ون‌های متعدد نيروی انتظامی با دستگيری مردم پر شده و پس از انتقال آنان به نقاط نامعلوم، مجددا در ميدان وليعصر حضور می‌يابند. به گزارش خبرنگار ما لحظاتی پيش يک زن و شوهر سالخورده مورد ضرب و شتم وحشيانه نيروهای سرکوب قرار گرفتند. اين دو تن سپس با همان جراحات و بدون رسيدگی پزشکی به داخل ون انتقال بازداشتی‌ها منتقل شدند. خبرنگار ما گزارش می‌دهد مردم به تدريج از سمت ميدان وليعصر درحال حرکت به سوی شمال و به سمت تقاطع فاطمی و مطهری با خيابان وليعصر می‌باشند. بر اساس برآورد خبرنگاران سبز، دستگيری‌های وحشيانه امروز را می‌توان با ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ مقايسه نمود. به گزارش خبرنگار ما جمعيت حاضر در محل فراتر از انتظار برآورد می‌شود. ولی همچنان نياز به حضور جمعيت بيشتر احساس می‌شود.

 ساعت ۱۹:۳۰ : نيروهای گارد ضد شورش و لباس شخصی مقابل پارک ساعی در تهران به راهيپيمايی سکوت مردم حمله برده اند. به گزارش خبرنگار کلمه از اين منطقه، تعدادی از ماموران گارد ضد شورش به تجمع مردم در اين منطقه که بسيار پرشمارتر از ساير نقاط ولی عصر بوده ، با شوکر و باتوم تهاجم برده اند. همين گزارش حاکی است حضور مردم در خيايان ولی عصر بويژه ميدان ونک بيشتر شده است.

  ساعت۱۹:۳۰ :(نقل از کانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتی‌ها) تجمع در اطراف پارک ساعی و به سمت ونک در حال گسترش است. تجمع و حضور مردم در حد فاصل عباس آباد تا زرتشت بسيار زياد است ,همچنين ماموران وحشت زده در پارک ساعی ۱۰-۱۵ جوان را دستگير کردند. پياده روها مملو از جمعيت است. جمعيت در ميدان و خيابان انقلاب نيز در حال افزايش است. از مردم خواسته شده از طريق پياده روها خود را به وليعصر و بعد به سوی ونک برسانند.

   ساعت ۱۹:۳۰ : فعالین حقوق بشر و دموکراسی ایران گزارش داد نيروهای سرکوبگر موتور سوار گارد ويژه با بيش از ۵۰ موتور که هر کدام ۲ سرکوبگر را حمل می کند بصورت گروهی و با سرعت زياد و گله وار هر از چندگاهی حد فاصل ميدان ونک و ولی عصر را طی می کنند آنها با مانورهای خود سعی در ايجاد رعب و وحشت دارند. اما مردم و جوانان بدون توجه به جنگ روانی آنها به اعتراضات خود ادامه می دهند. همچنين انبوهی از لباس شخصيهای وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران در خيابان ولی عصر حضور دارند که با دستور اين شکنجه گران جوانان معترض دستگير می شوند.

 ساعت ۱۹:۴۵: به گزارش کلمه حضور مردم در حد فاصل خيابان عباس آباد تا زرتشت تهران، پرشمار گزارش می شود.مردم همچنان در آرامش و سکوت کامل راهپيمايی می کنند.در ديگر نقاط خيابان ولی عصر نيز حضور مردم زياد و کاملا با آرامش و سکوت است. براساس گزارش های رسيده به کلمه، بسياری از مغازه های مسير راهپيمايی به دستور نيروهای امنيتی بسته شده اند.سينما آفريقا و فلسطين نيز با همين دستور تعطيل شده اند. حضور نيروهای بسيجی ها که بسيار کم سن و سال به نظر می رسند، در برخی از نقاط خيابان ولی عصر پر رنگ است. در مسير راهپيمايی خودروهای پليس مستقر هستند.

 ساعت ۲۰:۰۰: به گزارش کانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتی‌ها دسته های مردم به صورت پراکنده حرکت اعتراضی را در پياده روهای وليعصر در محدوده چهار راه وليعصر، ميدان ونک، سر ميرداماد آغاز کرده اند ,به دنبال شروع حرکات اعتراضی نيروهای امنيتی با باتوم به مردم حمله ميکنند, مردم فرار ميکنند و بعد از دقايقی دوباره به صحنه برميگردند,جمعيت در خيابان مطهری بسيار متراکم است و ترافيک کامل قفل شده است ,با افزايش درگيری ها ، به جمعيت مردم لحظه به لحظه افزوده ميشود



 ساعت ۲۰:۰۰: به گزارش کلمه، چهارراه ولیعصر، چهارراه کالج، میدان انقلاب و بلوار کشاورز نیز صحنه حضور مردم است.


 ساعت ۲۰:۰۵: خبرنگار خبرنگاران سبز از وضعيت خيابان وليعصر و خيابان‌های اطراف خبر داد. در خيابان توانير ون‌های متعدد نيروی انتظامی بصورت يکی در ميان خانم‌ها و آقايان را دستگير می‌کنند. در خيابان‌های يوسف‌آباد و مستوفی مردم اقدام به «هو» کردن لباس شخصی‌های عاجز شده و درمانده کردند.

  ساعت ۲۰:۲۰: به گزارش خبرنگار اعزامی خبرنگاران سبز به خيابان وليعصر، نيروهای سرکوبگر به هيچکس اجازه تردد در پياده‌روهای خيابان وليعصر را نمی‌دهند. بر اساس اين گزارش عليرغم آنکه کنترل خيابان وليعصر در اغلب جاها در اختيار نيروهای سرکوب است، ولی کليه خيابان‌های فرعی‌تر منتهی به اين خيابان مانند خيابان توانير، پله‌های روبروی پارک ساعی، خيابان‌های يوسف‌آباد و تمامی کوچه‌های منتهی به وليعصر در کنترل مردم است. نيروهای سرکوب جرات ورود به خيابان‌های فرعی را نداشته و بلافاصله با «هو کردن» مردم مواجه شده و روحيه ناچيز خود را از دست می‌دهند. 

ازدحام جمعیت در میدان ونک و اطراف به صدا و سیما

فیس بوک 25 بهمن: اعتراض ها در روزهای 25 و 26 خرداد ادامه خواهد یافت

مقابل پارک ساعی ، درگیری پراکنده مردم با مزدوران رژیم فقیه !