۱۳۹۰ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

ولایت فقیه یا ولایت شیطان؟/ ولایت فقیه در عمل ثابت نمود که به حقیقت همان ولایت شیطان است!





image
استبداد ولایت فقیه، توسط آزادی‌خواهان در محاصره است. برای یورش و حمله نهایی و فتح آخرین خاکریز این حکومت شیطانی، تنها، هماهنگی نیروهای محاصره کننده لازم است. اصلاح‌طلبان اصیل برخیزید! که فرماندهی این نبرد سنگین و نهایی بر دوش شما قرار دارد و این نه یک انتخاب که یک مسوولیت تاریخی است. برخیزید و اشتباهات و جنایات دهه اول انقلاب را با قدرت محکوم کنید. محکومیت اشتباهات گذشته مشخصه یک اصلاح‌طلب اصیل و اولین قدم در اعتمادسازی است. اعتمادسازی آن چیزی است که هم‌رزمان جنبش آزادی‌خواهی از فرماندهان این نبرد سنگین انتظار دارند. شجاعانه اینچنین کنید و پس از آن مشاهده کنید که چگونه جوانه‌های آشتی ملی در راه سبز امید شکوفه می‌زند، چگونه جوی‌بارها دوباره به هم متصل می‌شوند و دریای خروشان ۲۵ خرداد ۸۸ دوباره و دوباره و دوباره تکرار می‌گردد.
این روزها در کشور خفقان مطلق حاکم است. هر حرکتی به شدت سرکوب می‌شود، هر اجتماعی به سرعت پراکنده می‌گردد، به دیش‌های ماهواره هجوم می‌آورند و صحبت از اینترنت ضد ملی می‌کنند که مبادا چهره کریه استبداد مذهبی ولایت فقیه بیش از پیش آشکار گردد. به بهانه خود ساخته بدحجابی، جو پلیسی و امنیتی در شهرها را تشدید می‌کنند. روزی نیست که خبر دستگیری و شکنجه رادمردی به گوش نرسد. بهترین فرزندان این ملت را در زندان‌ها به بند کشیده‌اند و وحوش و سگان ولایت را رها کرده‌اند. به حقوق مردم تجاوز می‌کنند، می‌زنند و می‌کشند و هیچ پاسخگویی نیست. در کنار همه اینها، بازار مجیز و خرافه به عنوان آخرین تیرهای ترکش در دفاع از عمارت پوسیده ولایت فقیه کماکان برقرار است. راستی اینان به کجا می‌روند؟

ولایت فقیه از فردای انقلاب ۵۷، بساط  دار و چوب و چماق را بر پا کرد. بر روی تظاهرات مسالمت آمیز در خرداد ۶۰ آتش گشود. بر علیه ریس جمهور منتخب مردم کودتا کرد. پس از فتح خرمشهر، کشور را وارد شش سال دیگر جنگ بیهوده نمود. فریاد جنگ جنگ تا پیروزی سر داد.  فریاد برآورد که جنگ برای ما نعمت بود! زندانیان در بند را در محاکمه‌های سه دقیقه‌ای به اعدام محکوم نمود و قتل عام هزاران زندانی سیاسی را در دستور کار قرار داد.  صدها فعال سیاسی را در خارج از کشور به شهادت رساند،  بر آمال و آرزوهای یک ملت در خرداد ۷۶ تیغ کشید، دانشگاه را در تیر ۷۸ با خاک یکسان نمود، دجال را بر این مردم مسلط ساخت و شور و شوق و اشتیاق یک ملت در خرداد ۸۸ را بار دیگر به عزا تبدیل نمود. صدها تن از فرزندان این ملت را به جرم طلب آزادی به خاک و خون کشید، بهترین فرزندان این میهن را به بند کشید، فقر و فحشا و دروغ را در کشور گسترش داد،  پای مهر و محبت را از کشور برید، به جنازه دزدی روی آورد! دختری را در مراسم خاک‌سپاری پدر به شهادت رساند و پیکر او را شبانه دفع نمود. فرزندان رشید ملت را اسیر کرد و ایشان را در اسارت به شهادت رساند. آیا ولایت فقیه به راستی امویان و عباسیان را رو سفید ننمود؟! همه و همه این کارها را ولایت فقیه بر سر این ملت وارد ساخت و هنوز برخی از رجل سیاسی ما  نفهمیده‌اند که مشکل اساسی این کشور از کجا آب می خورد؟

ولایت فقیه در عمل ثابت نمود که به حقیقت همان ولایت شیطان است! آری! در بهمن ۵۷ خود اهریمن، پای در این سرای گذاشت و پس از تثبیت پایه های حکومت خود در نهایت ولایت مطلقه فقیه یا همان ولایت شیطان را، در مهد دلیران تاسیس نمود و جای بسی تعجب است که چگونه آرام آرام ولایت شیطان در تار و پود علمای اسلام نفوذ کرد و ایشان را به سیاهی لشکری ساکت تبدیل نمود  که اکثراً و به جز تعداد انگشت شماری با سکوت خود، در جنایات روزافزون ولایت فقیه با او هم‌دست شدند.  

علمای اسلام! شما با سکوت خود، آبروی اسلام را برده اید، این دین رحمانی را به ملعبه ی تعدادی از خدا بی خبر تبدیل کرده اید که تحت لوای ولایت فقیه و بر اساس طبع شیطانیشان، هر از چند گاهی لباسی را که خود می پسندند بر تن آن می کنند. آن چیز را که از فراز منبرهایتان بر گوشهایمان هزاران بار فرو کردید در جلوی چشمهایمان اتفاق افتاد و دم از دم بر نیاوردید!

سکوت تعبیری دو پهلوست. علمای اسلام! بترسید از آن روزی که مردم سکوت شما را به معنای تایید ولایت شیطان تعبیر نمایند که از آن پس در فردای این سرزمین، انتقامی سخت در انتظار شماست.  این جو خفقان، دیر یا زود فروخواهد شکست و رو سیاهی به زغال خواهد ماند.   

و باز هم جای بسی تعجب است که هنوز عده‌ای، اصلاح‌طلب حکومتی، از اصلاح‌پذیری ولایت فقیه صحبت می‌کنند.عزیزانی که دم از اصلاح ولایت شیطان می‌زنید، نفس شیطان اصلاح‌ناپذیر است و در این مبارزه دو اردوگاه بیشتر نیست، اردوگاه شیطان و اردوگاه یزدان و تعدادی هنوز در انتخاب راه تردید می‌کنند. اگرچه گفته می‌شود که در سیاست بحث نبرد خیر و شر نیست  ولی ایمان بیاورید که دیگر سیاست نیست، جنگ تمام عیار و عریان است،  جنگ خیر و شر، جنگ یزدان و شیطان، جنگ دست‌های خالی و فریادهای الله اکبر با بتهای غرور و تکبر و فرعونیت.              

خفقان مطلق، امکان ادامه حیات ندارد، این آخرین خاکریز ولایت فقیه است، هم‌رزمان مبادا ناامید شوید! که به یاری ایزد پاک این آخرین خاکریز هم دیر یا زود سقوط خواهد نمود و خون شهیدان راه آزادی به ثمر خواهد نشست. ولایت فقیه هر چه می گذرد بیشتر و بیشتر در مرداب فرو می‌رود و هر چه می‌گذرد عده‌ای بیشتر از این لاشه‌ی رو به مرگ فاصله می‌گیرند.   

 ولایت فقیه هر چه در توان داشت اعم از اراذل و اوباش بسیجی و سپاهی و لباس شخصی و انتظامی و ضد شورش و نیروهای رنگارنگ را در ۲۲ و ۲۵ و ۲۶ خرداد ۹۰ به صحنه کشید. اسلحه شیطان ایجاد رعب است، به قدرت پوشالی شیطان ننگرید.  حضور ما اگر ادامه یابد، یقیناً این جو را خواهد شکست. ما یک‌بار دیگر نیز از شرایطی مشابه عبور کرده‌ایم. ۳۰ خرداد ۸۸ و فضای خفقان پس از آن را به یاد بیاورید و شش ماه بعد از آن عاشورای ۸۸ را در ذهنتان تداعی کنید! ما می‌دانیم چگونه از شرایط خفقان عبور کنیم، این مسیر را یکبار دیگر، قبلاً طی کرده‌ایم و آبدیده شده‌ایم. هم‌رزمان! مهم سر دادن شعار نیست، شعارها را بارها و بارها در ۲۵ بهمن ۸۹ و عاشورای ۸۸ سر داده‌ایم، شعار ما «مرگ بر اصل ولایت فقیه است» حتی اگر در سکوت آن را فریاد زنیم.

از اینکه اگر شعاری سر ندهیم جنبش آزادیخواهی‌مان توسط اصلاح‌طلبان حکومتی به سرقت رود، نهراسید. جنبشی که شعارهای آن بارها سر داده شده است، راه رفته را بازنخواهد گشت. اصلاح‌طلبان حکومتی مدت‌هاست در اذهان مردم این سرزمین جایی ندارند. آنها مهره‌های سوخته‌ای هستند که مدت‌هاست در بی‌خبری خود، به گورستان سپرده شده‌اند. اصلاح طلبان حکومتی که با ولایت شیطان بمانند، قطعاً با شیطان سرنوشتی مشابه خواهند داشت. جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران، دیگر دزدیدنی نیست. به این فکر کنید که اگر این جو خفقان بشکند، در ورای آن آزادی است. این آخرین خاک‌ریز در جبهه ولایت شیطان است و از این روست که با تمام قدرت از آن دفاع می‌کند! ولایت فقیه از ۲۲ بهمن ۸۸ در پشت این آخرین خاکریز به تله افتاده و سنگر گرفته است، سقوط این خاکریز نزدیک است و راه سبز امید می‌رود، تا شیطان را از سرزمین شیران دور کند و با آتش دوزخ هم‌نشین سازد. نا امید نشوید! استبداد ولایت فقیه توسط آزادی‌خواهان در محاصره است.

برای یورش و حمله نهایی و فتح آخرین خاکریز این حکومت شیطانی، تنها هماهنگی نیروهای محاصره کننده لازم است. اصلاح طلبان اصیل برخیزید! که فرماندهی این نبرد سنگین و نهایی بر دوش شما قرار دارد و این نه یک انتخاب که یک مسوولیت تاریخی است، برخیزید و اشتباهات و جنایات دهه اول انقلاب را با قدرت محکوم کنید! که اگر موسوی و کروبی امروز آزاد بودند دیگر با این همه جنایت سکوت نمی‌کردند و بدون تعارف، شجاعانه چنین می‌کردند. حکومت ریا فرصت نداد تا آن دو آزادمرد چنین کنند ولی پیام آخرشان با فراخوان به تظاهرات ۲۵ بهمن و آن هم پس از یکسال عربده کشی ارباب قدرت، مگر چیزی غیر از این بود؟! ایشان مهر پایانی بر اصلاح‌طلبی حکومتی زدند و به سیاهچال افتادند، فرمان اتحاد فراگیر را صادر کردند و پرچم مبارزه با هیولای ولایت را به ما واگذار کردند و تا به امروز به مانند کوه، استوار ایستاده‌اند.

محکومیت اشتباهات گذشته مشخصه یک اصلاح‌طلب اصیل و اولین قدم در اعتماد سازی است! اعتماد‌سازی آن چیزی است که هم‌رزمان جنبش آزادی‌خواهی از فرماندهان این نبرد سنگین انتظار دارند. همان‌گونه که موسوی و کروبی با پایداری‌شان بر آرمان آزادی چنین کردند، شما نیز شجاعانه اینچنین کنید و پس از آن مشاهده کنید که چگونه جوانه‌های آشتی ملی در راه سبز امید شکوفه می‌زند، چگونه جویبارها دوباره به هم متصل می‌شوند و دریای خروشان ۲۵ خرداد ۸۸ دوباره و دوباره و دوباره تکرار می‌گردد.  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر