۱۳۹۰ مرداد ۱۳, پنجشنبه

کشته شدن یک نوجوان 15 ساله کرد توسط نیروهای رژیم

نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در مریوان، نوجوانی 15 ساله را مورد هدف تیراندازی قرار داده و به‌ قتل رساندند. صبح روز یکشنبه، 9 مردادماه، نیروهای جمهوری اسلامی واقع در مرز مریوان به سوی دسته ای از نوجوانان کاسبکار کرد تیراندازی نموده و نوجوانی 15 ساله به اسم آرمان ملایی را کشتند. بنا به‌ اخبار رسیده به کردستان و کردنیوز، این نوجوان که پس از تعطیلی مدارس، برای اولین بار درصدد کار کولبری در مناطق مرزی مریوان و کمک به خانواده ی خود بود، روز یکشنبه با دسته ای از همراهان همسن و سال خود از فرط خستگی به‌ خواب رفته‌ و سپس با شلیک نیروهای مسلح رژیم از خواب برخواسته و پا به فرار گذاشته اند. نیروهای مسلح رژیم نیز از پشت سر به سوی آنان شلیک کرده‌ و آرمان ملایی، 15ساله را با شلیک سه گلوله به قتل میرسانند. خبرگزاری کردستان و کرد، این جنایتهای رژیم جمهوری اسلامی را به شدت محکوم نموده و مراتب تسلیت خود را به خانواده این نوجوان 15 ساله ابراز میدارد.

یک زندانی سیاسی بر اثر شکنجه های بازجویان وزارت اطلاعات در آستانۀ کور شدن قرار دارد


چشم زندانی سیاسی افشین بایمانی بر اثر شکنجه‌ی جسمی توسط بازجویان وزارت اطلاعات در معرض خطر جدی کور شدن قرار دارد. زندانی سیاسی افشین بایمانی که محکوم به حبس ابد می‌باشد. به‌دلیل نگارش نامه به گزارشگر ویژه حقوق‌بشر سازمان ملل ‌متحد به سلولهای انفرادی منتقل و پس از مدتی او را به سلولهای انفرادی بند سپاه شکنجه گاه وزارت اطلاعات در زندان گوهردشت کرج انتقال دادند. او توسط ۴تن از بازجویان وزارت اطلاعات در حالی که چشم‌بند، دست‌بند و پابند به وی زده بودند مورد شکنجه‌های وحشیانه قرار گرفت. بازجویان وزارت اطلاعات ابتدا او را احاطه کرده و با مشت و لگد به‌جان وی افتادند. ضربات لگد بیشتر متوجه سر و صوت او بود. شکنجه‌های وحشیانه نزدیک به ۴۵دقیقه ادامه داشت. در اثر این شکنجه‌ها سر و صورت وی از چند ناحیه دچار زخم های شدید و خونریزی گردید. چشم سمت راست او به‌شدت آسیب دیده است و در قسمت سیاهی و سفیدی چشم راست او لکه های خون قرار دارد. هم‌چنین کاسه‌ی چشمش کبود و متورم و صورت وی زخمی، متورم و کبود می‌باشد.
بازجویان وزارت اطلاعات سپس او را با این حالت به سلولهای انفرادی بند ۵ زندان گوهردشت منتقل کردند و علیرغم وضعیت حاد جسمی در اثر شکنجه‌های وحشیانه به افسر پاسدار میرزا آقایی دستور دادند که او را مجدداً مورد شکنجه‌های جسمی قرار دهد. میرزا آقایی از شکنجه‌گران شناخته شده‌ی زندان گوهردشت کرج می‌باشد که تا به‌حال در اثر شکنجه‌های وحشیانه وی تعدادی از زندانیان عادی کشته و یا دچار نقص‌عضو شده‌اند.
زندانی سیاسی افشین بایمانی علیرغم وضعیت وخیم جسمی و به‌خصوص وضعیت حاد یکی از چشمانش به‌حال خود رها شده است و از درمان وی خوداری می‌کنند. در صورت عدم رسیدگی به موقع خطر جدی وجود دارد که چشم او دچار عفونت گردیده و منجر به کور شدن وی گردد.
زندانی سیاسی افشین بایمانی در سال ۱۳۷۹ همراه با همسر باردارش و فرزندش دستگیر شد و ماه‌ها در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ تحت شکنجه‌های وحشیانه جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار گرفت. او به حبس ابد محکوم شد و از آن زمان تاکنون هم‌چنان در زندان مخوف گوهردشت کرج زندانی است. برادرش زنده‌یاد مهدی بایمانی در جریان دستگیری آنها با شلیک گلوله پاسداران جان خود را فدای راه آزادی مردم ایران نمود.
فعالین حقوق‌بشر و دمکراسی در ایران، به‌کار بردن شکنجه‌های وحشیانه علیه زندانی سیاسی افشین بایمانی به صرف نوشتن نامه به گزارشگر ویژه را شدیدا محکوم می‌کند و از کمیسر عالی حقوق‌بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه به ایران جهت ملاقات با زندانیان سیاسی و خانواده‌های آنها برای تهیه‌ی گزارش از جنایت علیه بشریت رژیم ولی‌فقیه علی خامنه‌ای و ارائه‌ی آن به سازمان ملل می‌باشد.
فعالین حقوق‌بشرو دمکراسی در ایران
۱۲مرداد ۱۳۹۰ برابر با ۰۳ اوت ۲۰۱۱

به دختران و پسران جوان در زندان ها تجاوز شده است

نامه ای که پس از ده روز منتشر شد

مهدی کروبی :

به دختران و پسران جوان در زندان ها تجاوز شده است

دوسال پیش در چنین روزهایی بود که شیخ شجاع نامه ای سرگشاده به هاشمی نوشت و پرده از جنایات حاکمان جمهوری اسلامی برداشت … نامه ای افشاگرانه که تن حاکمان مستبد ایران را لرزاند … این نامه گرچه پس از ده روز منتشر شد، اما سخت معادلات رژیم دیکتاتوری را برهم زد … کیهانیانکه به کرات به کروبی تریبون می دادند تا علیه اصلاح طلبان دیگر از او تیتر نخست بگیرند، هرگز درمعادلات شان این جایگاه را برای کروبی در نظر نداشتند که چنین با اقتدار پای حقوق از دست رفتهمعترضان بایستد، اما شیخ ایستاد و دشنام شنید و عقب نشینی نکرد تا ثابت کند، سقف تحملحاکمیت کوتاه تر از آن است که حتی شیخ شیرین سخن دیروز را که همواره در صفحات نخست رسانههای محافظه کار جایش می دادند، تحمل کنند.
آری شیخ ماند و نشان داد که وقتی به حرکتی ایمان دارد برایش فرقی نمی کند که آن حرف خوشاینداقتدارگرایان و یا حتی گاهی دوستانش هم نباشداآری! شیخ ماند ونشان داد که به نام دین و اسلامدر زندان های جمهوری اسلامی تجاوز می کنند و سپس حاکمان جای آنکه یکبار، تنها یکبار بگویند اگراین اخبار درست باشد با متجاوزان چه خواهند کرد مدام برای شیخ خط و نشان می کشند که چراآبروی نظام را در دنیا بر باد داده است.
آری! امروز دوسال از این حرکت افشاگرانه ی شیخ گذشت …  او نیز می توانست همچون دیگر کاسه لیسان حکومتی در برابر این جانایات سکوت کند، اما شجاعانه در کنار مردم ایستاد و فریاد مردم ستم دیده شد … 
بازنشر نامه اش یادآوری اتفاقات دوسال پیش را بهمراه دارد … متن کامل نامه بدین شرح است :
با سلام و احترام
بعد از برگزاری انتخابات دهمين دوره رياست‌جمهوری، حوادث تلخی به وجود آمد که به طور مفصل در خصوص آن، هم از سوی جنابعالی، هم از سوی افراد، گروه‌ها و رسانه‌های مختلف به آن پرداخته شد.
از دستگيری‌های بی‌حساب و کتاب، از ضرب و شتم و وارد کردن جراحات تا شهادت فرزندان اين کشور، از حمله به خانه‌های مردم تا فاجعه خونين کوی دانشگاه و برخوردهای خشن و وحشت‌انگيز حتی با خانم‌ها در سطح خيابان‌های شهر- که تاکنون سابقه نداشته است- رخ داد که بسيار قابل تامل و پيگيری است. آنچه در اين ميان مطرح است در خصوص برخی از رفتارهای شناعت‌آميز است که اگر به طور متواتر از افراد مختلف که در روزهای اخير آزاد شده‌اند، نشنيده بودم، باورشان حداقل برای من و شما که در طول قريب به نيم قرن سردی و گرمی روزگار را چشيده‌ايم سخت بود.
از برخوردهای خشن و بی‌محابا، بر سر مردم باتوم را خرد کردن، آنچنان که بعد از گذشت قريب به ۴۰ روز همچنان اوضاعشان غيرعادی است و عوارض آن روی بدنشان قابل مشاهده است.
هتاکی و ابراز دشنام و فحاشی رکيک به افراد و نثار نواميس بازداشت‌شدگان و مردمی که برای نماز جمعه آمده بودند صورت گرفت. رفتارهايی که در فرهنگ دينی و اسلامی هيچ يک از گروه‌ها جايی ندارد و نشان‌دهنده آن است که افرادی برای اين کار استخدام شده‌اند که حتی با اصول بديهی اسلام آشنايی ندارند و البته شايعاتی نيز مطرح شده که فعلا به آن نمی‌پردازم.
احتمالا همانطور که مطلع هستيد در اين خصوص چندی پيش نامه‌ای خطاب به رياست محترم قوه قضائيه ارسال کردم و جمعه هفته جاری همين نکات را به وزير معزول اطلاعات يادآور شدم که روز شنبه در مطبوعات منتشر شد.
اما موضوعی را شنيده‌ام که هنوز از آن بر خود می‌لرزم. در دو روز اخير که اين خبر را شنيده‌ام خواب از سرم ربوده شده است. حدود ساعت دو که خود را برای خواب آماده می‌کردم. به بسترم رفتم ولی خدا شاهد است که بدون ذره‌ای مبالغه، خوابم نبرد، تا ساعت ۴ بامداد که مجددا بلند شدم کمی قرآن خواندم، دوش گرفتم تا آب کمی آرامم کند، حتی نماز صبح را نيز خواندم و تا نزديکی‌های طلوع آفتاب خوابم نبرد.
افرادی اين مطالب را به من گفته‌اند که دارای پست‌های حساس در اين کشور بوده‌اند. نيروهای نام و نشان داری که تعدادی از آنها نيز از رزمندگان دفاع مقدس بوده‌اند. اين افراد اظهار داشته‌اند، اتفاقی در زندان‌ها رخ داده است که چنانچه حتی اگر يک مورد نيز صدق داشته باشد، فاجعه‌ای است برای جمهوری اسلامی که تاريخ درخشان و سپيد روحانيت تشيع را تبديل به ماجرای سياه و ننگين می‌کند که روی بسياری از حکومت‌های ديکتاتور از جمله رژيم ستمشاهی را سفيد خواهد کرد.
گمان نمی‌کنم زندانيان دوران ۱۵ ساله مبارزات قبل از انقلاب که از افراد توده گرفته تا گروه‌های مسلح مبارز التقاطی تا اعضای نهضت آزادی و موتلفه و حزب ملل اسلامی که در زندان با هم زندگی کرده‌اند، ديده يا شنيده باشند.
اينجانب اين مطالب را برای شما می‌نويسم و مصرانه می‌خواهم روی اين قضيه اقدام و به صورتی که صلاح می‌دانيد با حضرت آيت‌الله خامنه‌ای مطرح فرماييد و با جديت پيگير شود تا روشن گردد اگر چنين اتفاقی نيفتاده که ان‌شاءالله هم نيست و بعيد می‌دانم باشد، اعلام شود، چرا که در همين جامعه امروز و توسط خود بچه‌های بازداشتی در رسانه‌ها و سايت‌ها در حال مطرح شدن است و معلوم نيست آيندگان چه قضاوتی با شاخ و برگ دادن آن خواهند کرد. همچنان که جمهوری اسلامی و روحانيت مظلوم نيز مسوول آن شناخته خواهند شد. اگر هم خدای ناکرده رخ داده باشد، سريع با عوامل آن در هر جايگاهی برخورد و اعلام شود تا در شرايط فعلی که بازار شايعات داغ است، فرصت به فرصت‌طلبان داده نشود، همچنان که لازم است ترتيبی اتخاذ گردد تا اين اقدام از سوی هياتی عاليرتبه صورت گيرد تا افراد مورد بحث جرات بيان حقايق را داشته باشند چرا که شنيده‌ام تهديد شده‌اند که اگر مطلبی در اين خصوص بيان نمايند، نابود خواهند شد.
جناب آقای هاشمی
اينجانب به خاطر اسلام و در رأس آن امام راحل و اين همه فداکاری‌ها و شهادت‌ها و به قصد قربت الی الله، به‌رغم آنکه در شأن من نيز نمی‌باشد و به رغم همه مشغله‌ها و گرفتاری‌ها و به‌رغم آنکه می‌دانم به حيثيت اينجانب لطمه خواهد خورد، آماده‌ام مسووليت تحقيق و بررسی جهت تعيين صحت و سقم اين حوادث و اخبار رسيده را بر عهده گيرم و تعهد شرعی می‌نمايم بدون حب و بغض و با رعايت کمال انصاف به بررسی و ارائه گزارش بپردازم.
اما موضوع مطرح شده از اين قرار است:
عده‌ای از افراد بازداشت‌شده مطرح نموده‌اند که برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نموده‌اند که منجر به ايجاد جراحات و پارگی در سيستم تناسلی آنان گرديده است. از سوی ديگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشيانه تجاوز کرده‌اند به طوری‌که برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گرديده‌اند و در کنج خانه‌های خود خزيده‌اند.
با توجه به اهميت مساله انتظار است اين اقدام توسط هياتی بی‌غرض و شفاف از طرف رئيس مجلس خبرگان رهبری مورد بررسی و پيگيری تا حصول نتيجه قرار گيرد. تا درسی برای آيندگان شود و فرصت به اراذل و اوباشی از اين دست ندهد تا آبروی نظام و امام و جمهوری‌اسلامی را بر باد ندهند و خدمات هزار ساله روحانيت را مخدوش نمايند. به عنوان آخرين مطلب نيز يادآور می‌شوم از اين نامه دو نسخه تهيه گرديده که يکی مهر و موم شده برای جنابعالی ارسال و ديگری نزد بنده قرار دارد.

«وضعیت وخیم جسمانی طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران»

به گزارش برخی رسانه‌ها، وضعیت جسمی حشمت‌اله طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران و سخن‌گوی شورای هم‌بستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران که در زندان رجایی شهر کرج به سر می‌برد، وخیم گزارش شده است. به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، طبرزدی پس از عارضه قلبی هم اینک در وضعیت وخیم جسمانی به‌سر می‌برد. علی طبرزدی، فرزند حشمت‌اله طبرزدی در گفت‌وگویی با تایید این خبر، اظهار داشت که آخرین ملاقات پدرش با خانواده پنج‌شنبه گذشته بوده که در طی آن پدرش از عدم رسیدگی به وضعیتش گله کرده است‌.

انتقال زندانی سیاسی ارژنگ داودی به بند سپاه شکنجه گاه وزارت اطلاعات

در راستای فشارهای طاقت‌فرسا که از چند هفته پیش علیه زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج آغاز شده است روز گذشته زندانی سیاسی ارژنگ داودی به سلولهای انفرادی بند سپاه در زندان گوهردشت کرج منتقل گردید.روز سه‌شنبه ۱۱مرداد ماه زندانی سیاسی ارژنگ داودی بدون هیچ دلیل از سالن ایزوله شده ۱۲ بند ۴ به بند سپاه زندان گوهردشت کرج که در دست بازجویان وزارت اطلاعات می‌باشد منتقل گردید. زندانیان سیاسی که به بند سپاه منتقل می‌شوند مورد بازجویی، شکنجه‌ی جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار می‌گیرند. انتقال ارژنگ داودی به بند سپاه با خطر جدی شکنجه‌ی جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات مواجه است.
پیش از این زندانی سیاسی افشین بایمانی به بند سپاه منتقل شده بود که با شکنجه‌های وحشیانه بازجویان وزارت اطلاعات مواجه گردید و در اثر شکنجه‌های وحشیانه چشم راست او در آستانه‌ی کور شدن قرار گرفته است.
زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج از بهمن ماه سال گذشته به سالن ایزوله شده ۱۲ بند ۴ زندان گوهردشت کرج منتقل شدند و ارتباطات آنها را مانند تلفن و ملاقات حضوری و بعضی از زندانیان سیاسی حتی ملاقات کابینی را با خانواده هایشان قطع کرده‌اند تا سعی کنند آنها را ایزوله و وادار به تسلیم نمایند. زندانیان سیاسی هم‌چنین با محدودیتهای مختلف مانند قطع مقطعی هواخوری، تعیین زمان هواخوری در زمانی که زیر تابش شدید خورشید و گرمای زیاد می‌باشد و فشارهای طاقت‌فرسا مانند محرومیت از درمان، انتقال به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ و سپاه، شکنجه‌های وحشیانه جسمی و روحی و نصب دستگاههای پارازیت در سالن که منجر به ایجاد ناراحتیهای مختلف و تشدید بیماری سایر بیماران شده می‌باشد.
در حال حاضر علاوه بر زندانی سیاسی ارژنگ داودی ۴ زندانی سیاسی دیگر بنامهای محمدعلی منصوری، صالح کهندل، بهروز جاوید تهرانی و فرزاد مدد زاده در سلولها انفرادی بند مخوف ۲۰۹ شکنجه گاه وزارت اطلاعات به‌سر می‌برند و از زمان انتقال تاکنون خانواده‌های آنها از وضعیت و شرایط آنها بی‌خبر هستند.
فعالین حقوق‌بشر و دمکراسی در ایران