حوادث پس از انتخابات سال 1388 وشهادت ده ها تن ازمعترضین به حاکمیت که برخی از آنان نظیر شهید همیشه زنده جنبش سبز "ندا آقا سلطان" در برابر دوربین های موبایل جان دادند, آبروی نداشته حاکمیت جمهوری اسلامی را بیش از گذشته بر زمین ریخت و مردمان جهان و ملت های منطقه چهره واقعی استبداد دینی را عریان مشاهده کردند و بسیاری از آنان که تاکنون به واسطه شعار های عوام فریبانه حاکمیت ایران مبنی بر ضدیت با آمریکا و اسرائیل جذب آن شده بودند با آگاهی از ذات خشن و دغل کار حاکمیت ایران راه خویش را از این حکومت جدا ساختند و اما بعد از یک سال و اندی بار دیگر ملت سبز ایران بر خلاف تمام تبلیغات حاکمیت جمهوری اسلامی مبنی بر از میان رفتن جریان سبز در 25 بهمن به خیابان ها آمدند (که به گفته برخی مجلس حکومتی نیز در جلسه غیر علنی خود تعداد این معترضین 25 بهمن را تا 1 میلیون نفر تخمین زده است)
حرکت مردم در 25 بهمن همانند آواری بود که بر سر حکومت خراب شد و تمام تبلیغات حکومت مبنی بر خاموشی جریان سبز را نقش بر آب کرد و حکومت را در میان ملت های منطقه که خود اکنون درگیر نبرد با حکومت های مستبد هستند بیش از بیش رسوا ساخت و تمام ادعاهای حکومت مبنی بر حمایت از مردم مصر و تونس همانند بادکنکی ترکید و تو خالی بودن آن محرز گردید. مردم منطقه به روشنی شاهد رفتار حکومتی با مردم خود بودند که در هفته های گذشته از حقوق مردم مصر و تونس در حق تعیین سرنوشت سخن ها به زبان رانده بود و مقامات آن اعتراضات مردم در سایر کشورها را حق انسانی انها دانسته بودند.
این فضاحت سبب شد تا دستگاه عریض و طویل تبلیغات حکومت طبق معمول و بر اساس روندی نخ نما شده, دست به داستان سرایی بزنند و در مرحله تعداد معترضان را بین 10 تا 20 نفر اعلام کنند و در مراحل بعدی این تعداد را تا 500 نفر افزایش دهند این در حالی است که قوه قضاییه حکومت از بازداشت 2000 نفر خبر داده است ! و البته این اولین بار نیست که حکومت دست به انتشار چنین امار جعلی میزند پیش از این تظاهرات 25 خرداد 1388 که به اعتراف شهردار تهران و اکثر رسانه های داخلی و خارجی با حضور 3 میلیون نفر برگزار شد نیز از سوی رسانه های حاکمیت و مخصوصا کیهان نماینده ولی فقیه تظاهرات 2 هزار نفری ! نام گرفته بود.
متاسفانه برای حکومتی که چشم و گوش خود را بسته و تنها دهان گشوده است, قابل درک نیست که در دنیای امروز با وجود ابزار و امکانات مدرن ارتباطی این دروغ سرایی ها همانند آب دهانی است که به سمت بالا پرتاب میشود و بر صورت پرتاب کنندگان آن فرود می آید.
اما اتفاق جدیدی که این بار رخ داد آن است که حکومت از ساعات اولیه روز 26 بهمن دست به تبلیغات گسترده ای مبنی بر کشته شدن یکی از اعضای فعال بسیج زد و با جعل کارت بسیج برای یکی از شهدای جنبش سبز به نام" صانع ژاله "در 25 بهمن ماه, سعی در اثبات این نکته نمود که این شهید جنبش سبز از اعضای شبه نظامیان بسیج بوده است که در تظاهرات روز 25 بهمن به دست گروه های مسلح مخالف نظام به قتل رسیده است و در پی آن از سوی بوق های تبلیغاتی حاکمیت اعلام شد که مراسم تدفین این شهید جنبش سبز توسط بسیج دانشجویی از مقابل دانشگاه هنر انجام خواهد شد. این عمل موجب اعتراضات گسترده گروه های دانشجویی گردید و اما چند ساعتی از اعلام این خبر نگذشته بود که عکسی از " شهید صانع ژاله "منتشر شد که مربوط به سال 1387 و دیدار اعضای انجمن اسلامی دانشگاه هنر با مرحوم آیت الله العظمی منتظری (مرجع تقلید مخالف حکومت) میشد و در این عکس " شهید ژاله " نیز جزو دیدار کنندگان با آیت الله منتظری بوده است. این اولین رسوایی حکومت در پروژه شهید دزدی آن بود و اما روز بعد, مراسم تدفین این شهید توسط اوباش حاکمیت و با نام بسیج دانشجویی برگزار شد که طی آن دانشجویان سبز و مخالف به شدت از سوی عوامل حکومت مضروب و تهدید گردیند و از حضور آنان در مراسم تدفین این شهید جلوگیری به عمل آمد تا بوق های تبلیغاتی نظام این مراسم تدفین را به نام بسیج دانشجویی ثبت کنند و از آن دستاویزی علیه جنبش سبز فراهم کنند و اما از این مراسم تدفین که به خشونت کشیده شد نیز دیری نگذشته بود که برادر " شهید ژاله "با وجود همه تهدید ها پرده از جنایتی برداشت که نمونه آن در کمتر نظام دیکتاتوری دیده شده است .
بر اساس مصاحبه "قانع ژاله " برادر "شهید صانع ژاله" , صانع از هواداران میرحسین موسوی و از اعضای فعال ستاد های انتخاباتی وی بوده است که انتقاداتی جدی به نظام و به طبع آن نیروی شبه نظامی بسیج داشته است و اساسا هرگز هیچگونه رابطه تشکیلاتی با سازمان بسیج نداشته و درباره کارت بسیج این دانشجوی شهید اهل پاوه نیز برادر وی توضیح میدهد عکس روی این کارت توسط پسرخاله صانع که با نیروهای امنیتی همکاری میکند, پیش از اعلام خبر مرگ صانع از خانواده وی اخذ شده است و طی چند ساعت از آن برای جعل کارت بسیح " شهید ژاله " استفاده شده است و پس از ان نیز مصاحبه ای جعلی با یکی از عوامل حکومت در پاوه به نام "زین الدین انصاری" با عنوان جعلی پدر شهید ژاله صورت گرفته است.
این مصاحبه چهره آلوده و فریبکار حکومت را بیش از پیش بر ملا کرد تا دیگر بهانه ای برای ساده لوحان و یا مزدوران حامی حکومت برای دفاع از این نظام ننگین و دغل کار باقی نماند.
و اما این عمل یعنی دزدین شهید جنبش سبز و ثبت آن باعنوان جعلی عضو ترور شده بسیج دانشجویی سبب شد تا اوباش ولی فقیه لقب شهید دزد را نیز به دیگر القاب خود نظیر ساندیس خور اضافه نمایند.
با اطمینان باید گفت اگر کسی از حامیان این حکومت این مصاحبه را مشاهده کند و هنوز بر اعتقاد خود به حکومت جهل و جور و فساد ولی فقیه پابرجا باشد بدون شک یا مزدور حکومت است و یا این حکومت تامین کننده منافع اوست . دیگر هیچ بهانه ای برای باور به این حکومت فاسد و فریبکار پذیرفتنی نیست مگر آنکه منفعتی در کار باشد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر